بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

ری اسکای‌واکر

اشتراک‌گذاری

ری اسکای‌واکر

Rey Skywalker

ری اسکای‌واکر - جنگ ستارگان

خاستگاه

جاکو

تولد

نژاد

انسان

جنسیت

مونث

وابسته به

مقاومت
محفل جدای
خانواده پالپاتین (انکار شده)
خانواده اسکای‌واکر (افتخاری)

استادان

لوک اسکای‌واکر
لیا اورگانا

ری اسکای‌واکر (Rey Skywalker) فردی حساس-به-نیرو و یک اوراق‌کننده بود که در دوران جمهوری جدید ساکن سیاره فراموش شده جاکو بود. ری که با توجه به شرایط وخیم سیاره‌اش به فردی سرسخت تبدیل شده بود به تنهایی زندگی خود را می‌گذارند تا این که در مقطعی، وقوع حوادثی غیرمنتظره او را درگیر تقابل میان محفل یکم و مقاومت كرد که او در جبهه مقاومت مبارزه کرد. او پس از کشف ارتباط خود با نیرو، به امید  حفظ کردن مقاومت و یادگیری استفاده از قدرت‌های خود، به دنبال استاد افسانه‌ای جدای یعنی لوک اسکای‌واکر رفت. ری با آموزش دیدن به عنوان شاگرد اسکای‌واکر، در مسیر تبدیل شدن به یک جدای قرار گرفت و این در حالی بود که محفل جدای عملا منقرض شده بود. با این وجود او کشیده شدن به سمت جنبه‌ی تاریکی را نیز حس می‌کرد و این به خاطر خشم او و رابطه‌ی خصومت‌آمیزش با بن سولو، یک جدای سقوط کرده بود که با نام کایلو رن جنگجوی تاریکی شناخته می‌شد. پیوند منحصر به فرد نیرو بین این دو ناشی از وجود یک دوگانگی نیرو در ذات آن‌ها بود.

ری در تاریخ ۱۵ ب.ن.ی متولد شد و به تنهایی در سیاره جاکو بزرگ شد. او در این سیاره‌ی بیابانی به منظور بقا به یک اوراق‌کننده تبدیل شد. او در کودکی توسط والدین خود که دلال اجناس اوراق بودند رها شد، با این حال او سال‌ها سعی کرد تا خاطرات بد خود از این اتفاق را سرکوب کند، و بیهوده در انتظار تجدید دیدار با خانواده‌اش بود. پدر او یک کلون مهندسی شده‌ی ژنتیکی از الگوی ژنتیکی دارث سیدیوس، ارباب سیث بود. در واقع ارتباط ری ارتباط سیدیوس به نیرو را به ارث برده بود. زندگی در جاکو او را تبدیل به یک بازمانده کرد و این موضوع باعث شد تا ری مهارت‌های مختلفی چون مکانیکی، خلبانی و رزمجویی را فرا بگیرد. در یک روز دیدار سرنوشت‌ساز او با یک دروید به نام BB-8 منجر شد تا ری با سازمان مقاومت تماس پیدا کند. به دنبال همین رویداد، او با قهرمان شورشی یعنی کاپیتان هان سولو دیدار کرد، کسی که به ری اعلام کرد که افسانه‌های شنیده شده از نیرو و محفل جدای واقعی هستند. مدت کوتاهی پس از تخریب جمهوری جدید، ری به اسارت فرمانده‌ی جنگی محفل یکم یعنی کایلو رن درآمد. کایلو در واقع پسر هان سولو بود که پس از نابودی نسل جدید شوالیه‌های جدای به جنبه‌ی تاریکی نیرو روی آورده بود. در آن مقطع، قدرت ری در نیرو تحت تاثیر یک رابطه مرموز بین او و رن قرار گرفت که این موضوع به او اجازه می‌داد به برخی قابلیت‌ها از جمله ترفند ذهن و جابجایی اجسام دسترسی پیدا کند.

پس از نبرد پایگاه استارکیلر، ری به سیاره‌ی گمشده‌ی اچ-تو سفر کرد. این سیاره زادگاه باستانی محفل جدای و جایی بود که لوک اسکای‌واکر به آنجا تبعید شده بود. ری که در آنجا انتظار ملاقات با یک اسطوره جدای را می‌کشید، تنها با یک فرد گوشه‌گیر و تلخ مزاج روبرو شد. اسکای‌واکر به عنوان آخرین جدای، سرخورده بود و قصد داشت در این تبعید بمیرد. با این حال ری در کنار این استاد جدای باقی ماند و امیدوار بود تا بتواند ذهنیت او را تغییر دهد. در این مقطع ری به طور فزاینده‌ای به سمت خواهرزاده‌ی  اسکای‌واکر، یعنی همان کایلو رن جذب شد و به واسطه‌ی نیرو قادر بود از طریق ستارگان با او ارتباط برقرار کند. پیوند بین آن‌ها به ری اجازه داد تا آثاری از روشنایی را در رن پدیدار کند. ری باور داشت كه اگر شخصا به دیدار او برود، رن قادر خواهد بود تا از جنبه‌ی تاریکی خارج شود. در نتیجه، این دو برای سرنگون کردن پیشوای عالی یعنی اسنوک یک پیوند-نیرو را شکل دادند. با این حال رن پس از مرگ  اسنوک به ری پیشنهاد داد تا آن‌ها در کنار هم یک نظام جدید کهکشانی را بنیان کنند، اما ری که به این موضوع اعتقادی نداشت پیشنهاد او را نپذیرفت. رن نیز جایگاه پیشوای عالی را تصاحب کرد و فرمانروای جدید محفل یکم شد. ری در طول نبرد کریت موفق شد مقاومت را از ارتش‌های محفل یکم نجات دهد.

با بازگشت دارث سیدیوس در ۳۵ ب.ن.ی، ری به دنبال یافتن دنیای اکسگول رفت تا از تولد دوباره سیث جلوگیری کند. ری از طریق کایلو رن متوجه شد که ریشه‌ی او به این ارباب تاریکی برمی‌گردد و او در واقع نوه سیدیوس است. او در رویارویی شخصی با سیدیوس تقریبا جذب جنبه‌ی تاریکی شد اما توسط بن سولو که خودش جنبه‌ی تاریکی را پس زده بود نجات پیدا کرد. ری با کمک تمام ارواح جدای پدربزرگش را نابود کرد و جان خودش نیز در این فرآیند گرفته شد. این اتفاق باعث شد تا سولو با قربانی کردن خود ری را به زندگی برگرداند. اگرچه سولو آخرین فرد از خون اسکای‌واکر بود اما ری به افتخار یادبود آن‌ها نام «اسکای‌واکر» را به خود داد و میراث خود به عنوان یک پالپاتین را انکار کرد.

صفحات دیگر