سیت
Sith
عنوان رهبر
درجهها
استاد سیت
شاگرد سیت
مقرها
مالاچور
موراباند
موستافار
اکسگول
سازمانهای وابسته
متون مقدس
قاعدهی دو
خدا
- جنبهی تاریک نیرو
تاریخ بنیان
سیاره خاستگاه
بنیانگذار
تاریخ فروپاشی
سیت (Sith) که همچنین با عنوان محفل سیت شناخته میشود، محفلی باستانی از حاملان نیرو بود که به جنبهی تاریک نیرو اعتقاد داشتند. سیت تحت تاثیر احساسات خود از جمله نفرت، خشم، حرص و طمع خواهان به دست آوردن قدرت به هر قیمتی بود. این محفل در زمان دارث سیدیوس، ارباب تاریکی سیت به اوج قدرت خود رسید و سرانجام پس از هزار سال نقشه کشیدن برای فتح کهکشان به هدف خود رسید. با این حال پس از یک نسل، مرگ دارث ویدر به حکمرانی اربابان سیت پایان داد.
هزاران سال قبل از جنگ های کلون، محفل جدای به واسطهی یک جدای سرکش و پیروانش که از جنبهی روشن نیرو روی گردانده بودند دچار شکافی شد. این افراد معتقد بودند که جنبهی تاریک نیرو راه اصلی برای رسیدن به قدرت واقعی است. جنبش آنها پس از یک جابجایی به سیاره کوریبان در نهایت به محفل سیت تکامل یافت و در نتیجه جنگی بین آنها و همتایان سابق جدای خود شکل گرفت، چرا که شوالیههای جدای همچنان در مسیر دفاع از جمهوری قدیم حرکت میکردند. اگرچه سیت تا تاریخ ۵۰۰۰ پ.ن.ی از کوروسانت رانده شد اما قرنها درگیری بین این دو محفل به فروپاشی جمهوری قدیمی ختم شد. سیت در اثر این درگیری دائمی تضعیف شد و طی آخرین نبرد با جدای منقرض شد. اما همچنان یک فرد باقی مانده بود و آن هم دارث بین بود که دانش خود را به تنها شاگردش منتقل کرد. از آن پس سیت با «قاعدهی دو» اداره شد؛ فلسفهای جدید مبنی بر وجود تنها دو ارباب سیت در هر زمان که شامل یک استاد سیت و یک شاگرد سیت میشد. به این ترتیب در حالی که جدای تمام تمرکز خود را روی حفظ عصر جدید صلح تحت جمهوری مدرن کهکشانی گذاشته بود، سیت در حال نقشه کشیدن بود.
سیت تا زمان ظهور دارث سیدیوس و دارث مال برای یک هزاره پنهان ماند. سیدیوس در قالب سناتور شیو پالپاتین از نگاهها پنهان ماند و با اقداماتی از پیش تعیین شده که به نظر مفید میآمد مجلس سنای کهکشانی را برای انتخاب وی به سمت دفتر صدراعظم سوق داد. طی یک دههی بعد، سیدیوس پس از رسیدن به قدرت سیاسی به کمک شاگرد جدیدش یعنی کانت دوکو که قبلا یک استاد جدای بود، بذر نارضایتی را در کهکشان کاشت. بحران جدایی طلبی با تشکیل کنفدراسیون سامانههای مستقل و ایجاد ارتش جدایی طلب به اوج خود رسید، موضوعی که سنا را مجبور کرد تا از تاسیس ارتش بزرگ جمهوری حمایت کند.
جنگهای کلون در تاریخ ۲۲ پ.ن.ی آغاز شد. در ماهها پایانی این جنگ سه ساله، سیدیوس طی نقشهای با قربانی کردن تایرونوس تلاش کرد تا فرد برگزیده محفل جدای یعنی اناکین اسکایواکر را به جنبهی تاریکی جذب کند. در این میان جان همسر پنهانی اسکایواکر نیز در خطر بود. سیدیوس هویت واقعی خود را برای اسکایواکر افشا کرد و مدعی شد که جنبهی تاریکی مسیر جاودانگی است. اعضای شورای عالی جدای با گزارش اسکایواکر پی بردند که صدراعظم در حقیقت یک ارباب سیت بوده است. آنها برای دستگیری پالپاتین اقدام کردند، اما صدر اعظم مقاومت کرد. اسکایواکر بین اعتقادش به جدای و سرنوشت همسرش، سرانجام با خیانت به میس ویندو، سیت را انتخاب کرد و به سیدیوس اجازه داد تا این قهرمان بزرگ محفل جدای را بکشد.
سیدیوس از رخداد این حادثه در دفتر صدر اعظم استفاده کرد و محفل جدای را خائن اعلام کرد. او دستور ۶۶ را به اجرا درآورد و همهی جدایها را دشمن حکومت اعلام كرد. برنامه نویسی سربازان کلون باعث شد تا آنها بر علیه ژنرالهای جدای خود اقدام کنند و تمام جدایهای سراسر کهکشان را نابود کنند. با از بین رفتن بیشتر محفل جدای طی پاکسازی، سیدیوس ایجاد رژیم جدید خود را اعلام کرد و جمهوری را به اولین امپراتوری کهکشانی تبدیل کرد. سیدیوس در کنار شاگرد جدیدیش اناکین اسکایواکر که حالا با نام دارث ویدر شناخته میشد سرانجام پس از قرنها نقشه کشیدن فاتح کهکشان شد.
کنترل سیت بر کهکشان به مدت یک نسل و تا زمان ظهور اتحاد بازیابی جمهوری ادامه پیدا کرد. با ظهور این اتحاد یک جنگ داخلی در کهکشان ایجاد شد. امپراتور با احساس نوعی آشفتگی در نیرو، متوجه شد که پسر شاگردش یعنی لوک اسکایواکر که مدتها بود گم شده بود، در حال آموزش دیدن برای تبدیل شدن به یک جدای است. امپراتور با آگاهی از پتانسیلی که لوک از پدرش به ارث برده بود، احتمال تخریب خود را پیش بینی كرد اما تصمیم گرفت همانطور کاری را که با اناکین انجام داده بود با پسر او نیز انجام دهد و او را نیز جذب جنبهی تاریک نیرو کند. در تاریخ ۴ ب.ن.ی و در طول نبرد اندور ، امپراتور این پدر و پسر را مجبور به مبارزه با هم کرد که لوک موفق شد ویدر را خلع سلاح کند. امپراتور برای جذب لوک او را با جریان شدیدی از نیروی برق تحت شکنجه قرار داد. در آن لحظه، ویدر که قادر به تحمل رنج پسرش نبود تصمیم گرفت با نابود کردن استاد خود، لوک را نجات دهد.
مرگ دارث ویدر که به خاطر جراحاتش موجب شده بود پایانی برای سیت بود و این موضوع تعادل را برای نیرو به ارمغان آورد. اما با وجود پیشگویی نابودی سیت هرگز پایان جنبهی سیاه پیشگویی نشد. تقریبا سی سال پس از آخرین نبرد در جنگ داخلی کهکشان، سازمانی تحت عنوان محفل اول از منطقهای ناشناخته ظهور کرد که در پی باز پس گیری میراث امپراتوری به واسطهی سرنگون کردن جمهوری جدید بود. در این مقطع، نسل جدیدی از حاملان جنبهی تاریکی ظاهر شدند؛ اسنوک، رهبر عالی و شاگرد او یعنی کایلو رن که نوهی دارک ویدر بود. رن پس از جنگی در برابر مقاومت سرانجام جانشین اسنوک شد، و به عنوان رهبری عالی جدید وعده داد تا با نابودی میراث سیت و جدای یک محفل كهكشانی جدید را ایجاد کند.
با این حال رن نمیدانست که اسنوک در حقیقت تنها ابزاری برای احیای دوباره دارث سیدیوس بوده است. سیدیوس با حمایت یک فرقه سیت تحت عنوان سیت ابدی که در سیاره اکسگول مستقر بود بازگشت خود به کهکشان را اعلام کرد و از محفل نهایی پرده برداشت. ظهور سیدیوس باعث یک نبرد نهایی با مقاومت شد. مقاومت که حالا ری جدای و بن سولوی بازگشته از تاریکی را در کنار خود میدید موفق شد از تولد دوباره سیت جلوگیری کند.