بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

رامیریس

اشتراک‌گذاری

رامیریس

Ramiris

رامیریس - وقتی به عنوان یک اسلایم تناسخ یافتم

روماجی

رامیریسو

عنوان

نام مستعار

ملکه اسپیریت
پری هزارتو
پیکسی
ارباب شیطانی فرومانده

جنسیت

مونث

سن

+۲۰٬۰۰۰ (شامل زندگی‌ها قبلی)

پیشه

رهبر هزارتو

کلاس

راهنمای قهرمان

وابسته به

هزارتوی رامیریس (مدیر)
منزل اسپیریت‌ها
اوکتاگرام

اولین نمایش

جلد ۴ (لایت ناول)
چپتر ۵۱ (مانگا)
قسمت ۲۲ (انیمه)

صداگذار

آنزو هارونو

رامیریس (Ramiris) در کنار گای کریمسون و میلیم ناوا از نسل اول اربابان شیطانی است. او سومین جایگاه اوکتاگرام را در اختیار دارد و مدیر هزارتو است. او همچنین «راهنمای قهرمان» است که گفته می‌شود به قهرمان‌ها حفاظت الهی می‌بخشد. او تعادل کل جهان را حفظ می کند و در حال حاضر در تمپست اقامت دارد.

شخصیت

او فردی خوش مشرب است. اگرچه کسی ذره‌ای از وقار یک ارباب شیطانی را در او نمی‌بیند، با این حال او نسبت به این شرایط غافل است. رامیرس بدون این که به حرف دیگران گوش دهد، فقط هر چه دوست دارد را می‌گوید. او به طور مضحکی فردی با اراده آزاد است. گاهی او به دلیل ملکه روح بودن و ارباب شیطانی بودن از خود راضی می‌شود، با این حال این موضوع نشد تا او به ریمورو در هزارتو کمک نکند.

پیش‌زمینه

هزاران سال پیش، میلیم به دلیل کشته شدن اژدهای اهلی‌اش به عنوان یک ارباب شیطانی بیدار شد که این همزمان بود با بیدار شدن گای. میلیم با خشم خود کشور مسئول این اتفاق را ویران کرد و به عنوان یک ارباب شیطان حقیقی بیدار شد. او ناخودآگاه با گای درگیر شد و آن نبرد به مدت هفت روز و هفت شب ادامه یافت و سرزمین‌های فراوان در غرب را ویران کرد.

سرانجام این نبرد به پایان رسید و میلیم هوشیاری خود را به دست آورد. کسی که منجر به آرام کردن میلیم شد رامیریس بود. او در این روند رامیریس جادوی شیطانی پلید شیطان‌ها و هاله‌ی قدرتمند اژدهایان را جذب کرد و شروع به تبدیل شدن به یک اسپیریت فاسد شد. با این حال او قادر شد تا جلوی هیاهوی میلیم را بگیرد و این سه نفر اختلافات را حل کردند.

این سه به اولین اربابان شیطانی تبدیل شدند. آن‌ها تصمیم گرفتند که هر کدام از نفر دیگر متفاوت باشند. یکی از آن‌ها مهارت نهایی را دنبال کرد، یکی انتخاب کرد که طوری زندگی کند که دوست دارد، و دیگری که رامیرس بود به قضاوت جهان پرداخت. اهداف آن‌ها متفاوت بود اما می‌توانستند یکدیگر را به رسمیت بشناسند.

صفحات دیگر