کارل هایزنبرگ
Karl Heisenberg
تاریخ مرگ
وابسته به
پیشه
جنسیت
صداگذاری
مدل
لرد کارل هایزنبرگ (Karl Heisenberg) یک انسان جهشیافته بود که در کوهستانی در اروپای شرقی زندگی میکرد. او مهندس نابغه است و رئیس خانواده هایزنبرگ است. وی مالک کارخانه هایزنبرگ است که درست در خارج از روستا واقع شده است. هایزنبرگ به همراه سه خانواده مهم روستا به مادر میراندا خدمت میکند.
پیشزمینه
هایزنبرگ یکی از کودکان ربوده شده بود که مورد آزمایش انگل کادو قرار گرفت و با شستشوی مغزی به خدمتکار میراندا تبدیل شد. سرانجام او در کنار آلچینا دیمیترسکو، دونا بنوینتو و سالواتوره مورو به زیر دستان مهم میراندا تبدیل شدند.
در میان اربابان چهار خانواده، هایزنبرگ تنها کسی است که به میراندا کینه میورزد که این موضوع ناشی از تمایل خودخواهانه میراندا برای احیای دختر فقیدش است. از همین رو هایزنبرگ به طور مخفیانه شورشی را برنامهریزی میکرد تا با استفاده از ماهیت رز بتواند میراندا را شکست دهد. در مقطعی او تلاش کرد تا ایتن را متقاعد کند که در این نقشه به او بپیوندد، اما از آنجا که قرار بود از رز به عنوان یک سلاح استفاده شود، ایتن آن را نپذیرفت.
خانواده هایزنبرگ با خانوادههای نجیبزاده بنوینتو، مورو و دیمیترسکو ارتباط نزدیکی دارد و در کنترل منطقه با آنها اتحاد دارد. اگرچه هایزنبرگ و دیمیترسکو چندان به یکدیگر دید خوبی نداشتند زیرا آچینا وفاداری او به میراندا را سوال برانگیز میپنداشت. کنترل روستا به خانواده هایزنبرگ اجازه میداد تا یک کارخانه وحشتناک را اداره کنند. بر اساس برخی منابع او به ندرت از این کارخانه دور میشد و بیشتر اوقات در آنجا حضور داشت.
هایزنبرگ برای اولین بار در حوالی قلعه دیمیترسکو ایتن را یافت. او رو به ایتن گفت که مادر میراندا یک فرد خارجی را دوست دارد و سپس با استفاده از یک میله فلزی او را مجروح و اسیر کرد.
پس از آن هایزنبرگ ایتن را به دیدار با میراندا و سایر اربابان برد. بحثی میان هایزنبرگ و دیمیترسکو بر سر سرنوشت ایتن شکل گرفت که میراندا آن را بر خلاف میل دیمیترسکو در اختیار هایزنبرگ گذاشت. هایزنبرگ تصمیم گرفت تا یک نمایش را برای لردها ترتیب دهد و ایتن را مجبور کرد تا از دست لایکنها فرار کند تا در نهایت او را با یک خردکن بزرگ بکشد. با این حال ایتن از این مخمصه جان سالم به در برد.
بیولوژی
جهش هایزنبرگ که به واسطه انگل کادو صورت گرفت علاوه بر تواناییهای احیا کنندگی، قدرت فرا انسانی را به او اعطا کرد. چکشی که او حمل میکند برای یک انسان عادی بسیار سنگین است و او قادر است آن را با یک دست به راحتی بلند کند.
همچنین این جهش اندامهایی الکتریکی را برای او فراهم کرده است که با سیستم عصبی او در ارتباط دارد است. این اندامها به او امکان استفاده از الکترومغناطیس و میدانهای مغناطیسی برای دستکاری اجسام فلزی را میدهد. هایزنبرگ بعدا با کشش بدن خود و گسترش زیست-تودههای خود از طریق یک دستگاه مکانیکی بزرگ، تبدیل به یک موجود جهشیافته سایبرنتیک شد. او به عنوان قویدر نظر گرفته میشود چهار ارباب در نظر گرفته میشود و پایدارترین جهش را دارد.