ویکی موب سایکو ۱۰۰

بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

آرک‌های داستان

اشتراک‌گذاری

موب سایکو ۱۰۰

Mob Psycho 100

آرک‌های داستان - موب سایکو ۱۰۰

نویسنده

وان

تاریخ انتشار

۱۹ آپریل ۲۰۱۲ - ۲۲ دسامبر ۲۰۱۷

جلدها

۱۶ (۱۰۱ چپتر)

این صفحه شامل جلدها و آرک‌های داستان موب سایکو ۱۰۰ است.

آرک بهار جوانی

  • تعداد چپترهای مانگا: ۴ (۱-۴)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۲ (۱-۲)

با شیگئو کاگیاما و آراتاکا ریگن، قهرمانان اصلی مجموعه آشنا می‌شویم. موب به طور ذاتی به عنوان یک اسپر متولد شده است و به دنبال هدف خود در زندگی است، و ریگن در تلاش است تا از قدرت موب برای تقویت تجارت خود در «آژانس گفتگو در مورد ارواح» استفاده کند. در همین حال، باشگاه تله‌پاتی در مدرسه راهنمایی سالت که موب در آن تحصیل می‌کند، در شرف منحل شدن است مگر اینکه عضو جدیدی پیدا کند. تومه کوراتا، رئیس این باشگاه در نهایت نمی‌تواند موب را متقاعد به پیوستن به این باشگاه کند او در عوض به باشگاه بهبود بدن می‌پیوندد. باشگاه تله‌پاتی منحل می‌شود، اما اعضای آن همچنان اجازه دارند تا در اتاق باشگاه بهبود بدن با هم دیدار کنند.

آرک فرقه (LOL)

  • تعداد چپترهای مانگا: ۵ (۵-۹)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۲ (۳-۴)

در تلاشی برای محبوب، موب به یک جلسه از فرقه سازمان مذهبی معروف به (LOL) دعوت می‌شود. لرد دیمپل، رهبر فرقه با استفاده از قدرت‌های ذهنی پیروان خود را مجبور به خندیدن کرد. ایچی مزاتو، یکی از اعضای باشگاه خبرنگاران مایل بود در مورد فعالیت‌های (LOL) گزارش تهیه کند، بنابراین به یکی از این جلسات رفت. دیمپل در آنجا از قدرت خود برای خندیدن او نیز استفاده کرد. دیمپل سپس به سراغ موب رفت اما نتوانست او را وادار به خنده کند و باعث شد تا پیروانش نگران شوند. پس از یک تقابل قابل توجه، موب بدون زحمت برنده شد و فضایی ساخته شه توسط قدرت‌های ذهنی دیمپل را نابود کرد. سرانجام موب دیمپل را نابود کرد و یک روز بعد دیمپل دوباره ظاهر شد تا پیروی موب باشد تا از قدرت او استفاده کند و بر مردم عادی خدایی کند. البته موب این موضوع کاملا مخالف بود. پس از آن، اعضای فرقه‌‌ی سابق (LOL) پس از مشاهده‌ی قدرت موب تصمیم گرفتندفرقه‌ای را در اطراف موب تشکیل دهند.

آرک تروکی هانازاوا

  • تعداد چپترهای مانگا: ۱۰ (۱۰-۱۹)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۲ (۴-۵)

اونیگاوارا پس از باخت به اورابانچو که از یک مدرسه راهنمایی دیگر بود تلاش کرد تا از باشگاه بهبود بدن برای مبارزه با او کمک بگیرد. باشگاه بهبود بدن قاطعانه مخالف خشونت بی‌مورد بود و از این رو امتناع کرد. سپس اونیگاوارا طرحی را برنامه‌ریزی کرد تا طی آن موب توسط مدرسه راهنمایی مخالف گرفتار شود و باشگاه بهبود بدن به کمک او آید و به این شکل با اوباشان مدرسه مخالف مبارزه کرد. با این حال، تروکی هانازاوا که یک اسپر طبیعی بود به همراه اورابانچو بدون زحمت باشگاه بهبود بدن را شکست دادند. تروکی بر خلاف موب زندگی خود را با استفاده فراوان از قدرت‌های ذهنی می‌گذراند و از نگرش موب به زندگی منزجر بود. ترو پس از این که زیر سوال رفت به موب حمله کرد. دیمپل سعی کرد این مبارزه را متوقف کند اما با بی‌احتیاطی توسط ترو پاک شد. ترو سعی کرد موب را مجبور به استفاده از قدرت ذهنی خود کند. ترو که خشمگین شده بود موب را خفه کرد و او را بیهوش کرد و وقتی موب در این شرایط قرار گرفت به طور خود به خود (ناشی از ؟؟؟٪) وارد عمل شد و ترو را کاملا شکست داد و کل ساختمان مدرسه را ویران کرد. موب در نهایت به خود آمد و مدرسه را با نمایشی از پشیمانی و اندوه دوباره سر هم کرد.

آرک پاکسازی بزرگ

  • تعداد چپترهای مانگا: ۱۴ (۲۰-۳۳)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۳ (۶-۸)

پس از شکست موب از ترو، ایچی مزاتو به او و برادرش نزدیک شد. ریتسو مستقیم به او گفت که تمام چیزی که موب می‌خواهد یک زندگی عادی است و او در هیچ طرحی شرکت نخواهد کرد. بعدا جلسه‌ای تشکیل شد که در آن شورای دانش‌آموزی طرح پاکسازی مدرسه از بزهکاران را مورد بررسی قرار داد. شینجی کامورو گفت که این طرح برای ایجاد صندوق‌هایی برای شکایت دانش‌آموزان است. ریتسو تصمیم گرفت که از آن حمایت کند تا مدرسه را برای برادرش ایمن نگه دارد.

به دنبال این اتفاق، خالق آزمایشگاه بیداری ریتسو را در نزدیکی خانه‌اش مشاهده کرد و او را با برادرش اشتباه گرفت. به او کارتی داده شد و گفته شد که از این مرکز بازدید کند. در نهایت، او این کار را کرد و با بقیه بچه‌های اسپر آزمایشگاه بیداری آشنا شد. همه آن‌ها در نظر ریتسو ضعیف بودند چرا که او به قدرت باورنکردنی موب عادت کرده بود. پس از بازدید وی از آزمایشگاه بیداری، جلسه دیگری در شورای دانش آموزی برگزار شد. آن‌ها درباره جزئیات دقیق اجرای این طرح صحبت کردند. کامورو به این نتیجه رسید که توکوگاوا بیش از حد برجسته است و ریتسو کاندیدای بسیار بهتری برای طرح او خواهد بود. اگرچه او ابتدا مردد بود، اما ریتسو با صحبت‌های کامورو مجبور شد و در نهایت موافقت کرد. بعدها، توکوگاوا و کامورو در حال مشاجره بر سر طرح جدید پاکسازی مدارس دیده شدند. از نظر توکوگاوا، طرح اولیه کامورو با طرحی که ارائه کرده بود بسیار متفاوت بود. توکوگاوا به او گفت که از او حمایت نخواهد کرد و کامورو او را به حذف از شورای دانش آموزی تهدید کرد.

پس از جعل گناه اونیگاوارا، ریتسو دیمپل را در کنار دروازه خانه‌اش یافت. او و دیمپل گیج شده بودند، زیرا ریتسو قبلا هرگز قادر به دیدن ارواح نبود. دیمپل اعلام کرد که قدرت ذهنی ریتسو بیدار شده است. دیمپل که از این کشف هیجان زده شده بود به ریتسو گفت که اگر بتواند او را تصاحب کند، می‌تواند به ریتسو کمک کند تا کنترل قدرت های ذهنی خود را اصلاح کند. او که شاهد عقده حقارت در ریتسو بود، تصمیم گرفت از او استفاده کند. با این حال دیمپل در وضعیت ضعیف خود قادر به کنترل بدن ریتسو نشد.

در نهایت، پاکسازی بزرگ از کنترل خارج شد و ریتسو و کامورو به بهانه اینکه نظم را در مدرسه ایجاد کنند، بر این مدرسه حکومت می‌کردند. با این حال، پس از مدتی، کامورو تمایلی به ادامه طرح نداشت، زیرا او توسط قلدرهای مدرسه دیگر مورد هدف قرار گرفته بود، اما ریتسو کامورو را مجبور کرد که طعمه او باشد و همه خلافکاران را یکی یکی بیرون بکشد. پس از فروپاشی کامورو، ریتسو چند دانش آموز را که از او کینه شخصی داشتند کتک زد، اما ترو که اکنون به فردی بسیار متواضع تبدیل شده بود حضور یافت و یک سخنرانی را انجام داد. در جریان دعوای بین ریتسو و قلدرهای مدرسه، موب به قدرت ذهنی ریتسو پی برد و به ریتسو تبریک گفت. از طرف دیگر، ریتسو سعی کرد موب را عصبانی کند و به رابطه خوب‌شان به عنوان برادر پایان دهد، اما او توسط یک اسپر از سازمان پنجه به نام کویاما مورد حمله قرار گرفت. موب در نهایت قادر نشد تا کویاما را از ربودن ریتسو باز دارد.

آرک لشکر هفتم

  • تعداد چپترهای مانگا: ۱۷ (۳۴-۵۰)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۵ (۸-۱۲)

موب در آپارتمان ترو از خواب بیدار شد، و دیمپل به این دو گفت که ریتسو را برده شده است. ترو به موب در مورد سازمان تروریستی پنجه اطلاع داد و هر دوی آنها موافقت کردند که از آزمایشگاه بیداری بازدید کنند، جایی که همه بچه‌های اسپر توسط ساکورای ربوده شده بودند.

کویاما پس از ربودن ریتسو، به ترادا در لشکر هفتم اطلاع داد که یک بچه دیگر در آزمایشگاه بیداری باقی مانده است. ترادا که غرق موب و ترو شده بود، در مورد مخفیگاه لشکر هفتم به آنها گفت.

موب، ترو و دیمپل به مخفیگاه آن‌ها رسیدند، جایی که دیمپل به سرعت یکی از سرپردگان پنجه را در اختیار گرفت. با وجود تمام تلاش‌های آنها و از بین بردن هفت اسکار از لشکر هفتم، در نهایت هر سه آن‌ها دستگیر شدند. در همین حین ریتسو که به همراه سایر بچه‌های اسپر از زندان فرار کرده بود توسط پسری مرموز شکست داده شد و اسیر شد.

ریگن که نگران موب بود، تلفن همراه موب را ردیابی کرد و خود را در میان سرسپردگان پنجه یافت که او را با رئیس پنجه اشتباه گرفته بودند. او موفق شد موب و بقیه را نجات دهد، اما آن‌ها توسط ایشیگورو، ماتسوئو، ساکورای و موراکی ردگیری شدند. نبردی با این اعضای رده بالای لشکر هفتم آغاز شد. موب که در آستانه انفجار بود، توسط ریگن متوقف شد. قبل از اینکه ریگن توسط ساکورای آسیب جدی ببیند، موب به طور ناخواسته تمام قدرت خود را به ریگن منتقل کرد و به ریگن اجازه داد تا به طور موقت اوضاع را مدیریت کند. ریگن که اکنون سرشار از قدرت موب بود، بدون هیچ زحمتی همه اسکارها را شکست داد و آنها را متقاعد کرد که رویای توهم سلطه بر جهان را رها کرده و به جامعه کمک کنند. ایشیگورو، سخنان ریگن را نپذیرفت و آخرین تلاش ناامیدانه خود را انجام داد تا همه را از بین ببرد، اما به سرعت توسط شو شکست خورد و لشگر هفتم منحل شد.

پس از آن، شو تلفنی با رئیس پنجه صحبت کرد و به رئیس پنجه برای بی‌کفایتی سازمانش طعنه زد. در همین حین، ریگن از طریق قدرت موقت موب توانایی دیدن ارواح در خود بیدار کرد.

مینی-آرک معشوقه موب

  • تعداد چپترهای مانگا: ۲ (۵۱-۵۲)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۱ (۱۳)

بعد از بازنشست شدن شینجی کامورو، مزاتو سعی کرد تا موب را به رهبری فرقه سایکو هملت وادار کند. موب با وجود تمام تلاش‌هایی که برای تحت تاثیر قرار دادن تسوبومی انجام می‌داد، اما  وقتی دختری به نام امی به او ابراز علاقه کرد، او کاملا به هم ریخت و احساس بدبختی کرد. موب و امی با هم بیرون رفتند اما سپس معلوم شد که امی فقط به خاطر باختن در یک شرط‌بندی این کار را انجام داده است. وقتی امی توسط دوستانش مورد تمسخر قرار گرفت، موب از او حمایت کرد و دست نوشته پاره شده‌ی او را درست کرد. در پایان این مینی آرک تسوبومی به بالا نگاه کرد و گفت: «خیلی هم بد نبود».

آرک افسانه شهری

  • تعداد چپترهای مانگا: ۶ (۵۳-۵۸)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۲ (۱۴-۱۵)

ریگن و موب به سفری رفتند تا برای آژانس خود را تبلیغ کنند و به برخی افسانه‌های شهری بپردازند.پس از مدتی آن‌ها موافقت کردند که به دنبال کوچیساکه-اونا و سه افسانه دیگر بگردند که به جز کوچیساکه-اونا سایر آن‌ها جعلی بود. کمی بعد مشخص شد که کوچیساکه-اونا یک یوکای واقعی است که از ترس مردم شکل گرفته است. تقریبا کوچیساکه در مقابل هر کس که از او ترس داشت شکست‌ناپذیر بود، اما موب که از نظر اجتماعی بی دست و پا بود، از این افسانه بی‌خبر بود و به راحتی او را ‌جن‌گیری کرد.

در مرحله بعد، ریگن و موب ماموریت یافتند تا روی فعالیت‌های ماوراء الطبیعه در یک دبیرستان دخترانه‌ تمرکز کنند و مجبور شدند خود را به دخترانی مبدل کنند. در حالی که ریگن قادر به نفوذ به ساختمان نبود، موب به تنهایی یک روح شیطانی در مدرسه را از بین برد. این روح شیطانی در آستانه ناپدید شدن به موب یادآوری کرد که زمانی که زنده بوده دقیقا مانند او بوده است.

موب در طول ماموریت‌های خود برای از بین بردن ارواح شیطانی در یک مزرعه، توانایی کنترل گیاهان را آموخت.

آرک کیجی موگامی

  • تعداد چپترهای مانگا: ۹ (۵۹-۶۷)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۲ (۱۶-۱۷)

بعدا موب و ریگن برای انجام جن گیری برای مردی ثروتمند به نام ماساشی آساگیری رفتند. به محض ورود، آن‌ها دیدند که او بسیاری از سایکیک‌های دیگر را نیز استخدام کرده است که شامل بانشومارو شینرا و کرین جودو، رهبر اتحادیه روحی خورشید نیز بود. آساگیری توضیح داد که چگونه دخترش، مینوری توسط روح شیطانی تسخیر شده و او مجبور شده دخترش را حبس کند. به نظر می‌رسید که مینوری اصلا تسخیر نشده است و این موضوع باعث شد تا بسیاری از سایکیک‌ها فکر کنند که آساگیری فقط از او سوء استفاده می‌کند، اما ریگن متوجه ناسازگاری‌هایی در مکالمه مینوری با او شد که باعث شد روح خود را آشکار کند. دیمپل این روح را تشخیص داد که یک سایکیک سابق به نام کیجی موگامی بود.

در حالی که سایکیک‌ها وارد صحنه شدند تا روح‌ها را یکی یکی از بدن او خارج کنند، دیمپل توضیح داد که موگامی چه کسی است و به موب و ریگن هشدار داد که درگیر نشوند. با این حال موب سعی کرد موگامی را از بدن مینوری خارج کند. سرانجام موب متوجه شد که موگامی بیش از حد در مینوری ریشه کرده است و تصمیم گرفت از یک تجربه خارج از بدن برای رفتن به داخل مینوری استفاده کند. موگامی پس از ترک بدن، سعی کرد بدن موب را تصاحب کند، اما دیمپل که در آن ساکن بود و طی یک حواس‌پرتی موب امکان پیدا کرد تا وارد بدن مینوری شود.

موگامی به موب توضیح داد که چگونه آن‌ها در یک دنیای ذهنی هستند و این که او می‌تواند به میل خود این دنیا را خم کند. او این ادعای خود را با وادار کردن موب به این فکر که می‌تواند به او آسیب برساند، نشان داد و سپس قدرت موب را گرفت و او را شکست داد. موگامی توضیح داد که قدرت‌های ذهنی او توسط احساسات تقویت می‌شود و احساسات منفی قوی‌تر هستند. او دنیای ذهنی مذکور را به یک کپی دقیق از زندگی موب تبدیل کرد با این تفاوت که او هیچ قدرت، دوست یا خانواده ای نداشت. مینوری نیز به کلاس خود منتقل شد و همکلاسی‌های خود را در قلدری مداوم موب رهبری کرد. دانش آموزان دبیرستانی که قبلا موب را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند نیز ظاهر شدند و موب قادر به متوقف کردن آنها نبود. حتی ریتسو در این دنیا غریبه بود و هیچ کاری برای کمک به موب انجام نداد. در طول ۳۰ دقیقه در دنیای واقعی، موب ۶ ماه را در دنیای ذهنی با تمام احساسات منفی خود تجربه کرد.

دیمپل موفق شد از قدرت موب استفاده کند تا دری را باز کند و سایکیک‌های دیگر را آزاد کند، اما خودش ماند و تصمیم گرفت به داخل بدن مینوری برود و موب را نجات دهد. در همین حین موب توسط مینوری و دوستانش مورد ضرب و شتم قرار داشت، بنابراین موگامی قدرت خود را به او پس داد. موب بلافاصله وضعیت را معکوس کرد و قصد داشت یکی از قلدرها را بکشد. دیمپل ظاهر شد و حافظه موب را بازگرداند. موگامی این سوال را مطرح کرد که اگر اکنون موب بداند که افرادی هستند که ارزش نجات دادن ندارند، آیا نگرش خود را تغییر می‌دهد، که موب توضیح داد که این تجربه به او آموخته است که مردم می‌توانند تغییر کنند. موگامی سپس فاش کرد که مردم این دنیا در واقع همه ارواح او هستند. آن‌ها شروع به حمله به موب کردند و موب مصمم بود که حداقل مینوری را نجات دهد. او قدرت شجاعت خود را در برابر موگامی رها کرد و ارتش ارواح را شکست داد. شکست موگامی باعث آزاد شدن انبوهی از ارواح شد که حتی او نتوانست آن‌ها را کنترل کند، و منجر به نابودی بدن موب شد. موب در نهایت توسط انبوهی از ارواح غرق شد، اما به وضعیت ؟؟؟% رسید و کل دنیای ذهنی را متلاشی کرد.

موب در بدن خودش بیدار شد. موگامی جسد مینوری را ترک کرد و سعی کرد اقامتگاه آساگیری را ترک کند، اما ماتسو او را در فلاسکی حبس کرد و نام او را پودینگ چان گذاشت.

مینوری از خواب بیدار شد و به سمت موب رفت. او می‌توانست تمام اتفاقاتی که در سرش می‌افتاد را ببیند و این که چگونه موگامی او را به تصویر کشیده است. موب از او پرسید که آیا واقعا در زندگی واقعی چنین رفتار می‌کند که او این مسئله را تأیید کرد. مینوری بارها و بارها شروع به گریه و عذرخواهی کرد. موب به او گفت که اشکالی ندارد زیرا اکنون تغییر در او را می‌دید.

آرک جدایی راه‌ها

  • تعداد چپترهای مانگا: ۶ (۶۸-۷۳)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۲ (۱۸-۱۹)

موب در مقطعی متوجه شد که ریگن فقط از او برای قدرت‌های ذهنی‌اش استفاده می‌کند. همانطور که موب و ریگن راه خود را طی می‌کردند، ریگن نیز پس از یک شب متوجه شد که هیچ دوستی ندارد و زندگی او کمی تیره است. با وجود اینکه موب او را ترک کرده بود، او به خود یادآوری می‌کرد که این تجارت را خودش شروع کرده و‌می تواند بدون کمک موب به کارش ادامه دهد. پس از مدتی اقدامات او باعث افزایش شهرت ریگن شد و خیلی زود به عنوان «داداش شهر سیزنینگ» شناخته شد.

چند روز بعد، ریگن با مجلات مصاحبه کرد و حتی به او پیشنهاد داده شد که در یک برنامه تلویزیونی شرکت کند. او با کمال میل پذیرفت زیرا این امر می‌توانست او را حتی مشهورتر کند. با این حال، این نمایش در واقع تنظیمی توسط کرین جودو برای سوء استفاده از ریگن به عنوان یک کلاهبرداری بود. با توجه به این حقه، ریگن به عنوان یک کلاهبردار کاملا تحقیر شد. شایعات در مورد کلاهبردار بودن او افزایش یافت و مشتریان قدیمی او حتی گروهی از «قربانیان» ریگن را ایجاد کردند.

موب در نهایت این خبر را شنید اما نگران نشد. او معتقد بود که این همه برنامه استادش برای شهرت بیشتر است. در نهایت، ریگن توسط خبرنگاران و کارآگاهان استخدام شده توسط تلویزیون و مجلات تحت تعقیب قرار گرفت و او مجبور شد در یک کنفرانس مطبوعاتی توضیح دهد. شب قبل از کنفرانس، او سعی کرد برنامه‌ای را برای مقابله با رسانه‌ها طراحی کند. با این حال هنگامی که کنفرانس سرانجام آغاز شد، او خود را در گوشه‌ای دید و شروع به تمسخر رسانه‌ها کرد و مدعی شد که آن‌ها هیچ مدرکی دال بر سایکیک نبودن او ندارند. پس از مدتی از او پرسیده شد که چرا  وارد تجارت فضای فراطبیعی شده است؟ ریگن به سه سال قبل فکر کرد که برای اولین بار با موب ملاقات کرد و فهمید که این قدرت‌های ذهنی موب بود که الهام بخش او بود. با تأسف از اینکه او فقط از موب استفاده کرده بود، به دوربین لبخند زد و گفت «تو بزرگ شدی» که در نتیجه کل ساختمان کنفرانس شروع به لرزیدن کرد. رسانه‌ها با این تصور که این کار را ریگن انجام داده است وحشت زده شدند و او را متهم کردند. پس از آن ریگن با موب و دیمپل ملاقات کرد و دلیل آمدن آن‌ها را جویا شد. موب پاسخ داد که دلیل خاصی وجود ندارد، اما ریگن همچنان از او پرسید که آیا اکنون پس از آنچه رسانه‌ها کشف کرده‌اند، در مورد او چه فکر می‌کند. موب به سادگی پاسخ داد که در تمام این مدت می‌دانسته که او «آدم خوبی» است.

آرک سلطه جهانی

  • تعداد چپترهای مانگا: ۱۸ (۷۴-۹۱)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۶ (۲۰-۲۵)

موب در مقطعی پس از برگشت به خانه متوجه شد که خانه‌اش آتش گرفته و پدر و مادرش و ریتسو ظاهرا به قتل رسیده و سوزانده شده‌اند. در آستانه انفجار عاطفی، دیمپل او را آرام کرد و به جعلی بودن اجساد اشاره کرد. موب شروع به جستجوی اسپرهایی کرد تا این که دو اسکار از شاخه اصلی پنجه را پیدا کرد که به دنبال او بودند. هیچ یک از آن‌ها نمی‌دانستند که چه اتفاقی برای خانواده او افتاده است.

کویاما و ساکورای ناگهان در صحنه ظاهر شدند تا موب را با بقیه گروه از جمله بچه‌های اسپر از آزمایشگاه بیداری، اسکارهای سابق لشکر هفتم و ریگن متحد کنند. مشخص شد که سازمان پنجه قصد دارد تا یک حمله همه جانبه را علیه شهر انجام دهد.

در جای دیگری، رئیس پنجه آماده می‌شد تا نیروهای خود را با هاتوری از آلتیمت 5 بسیج کند تا برنامه‌های پنجه را برای تسلط بر جهان اعلام کند. در همین حین، شو و ریتسو حرکت خود را برای سرنگون کردن رئیس این سازمان یعنی تویچیرو سوزوکی شروع کردند که معلوم شد او پدر شو است. بعدا، تویچیرو به شیمازاکی از آلتیمت 5 دستور داد تا نخست وزیر را دستگیر کند، که او بدون زحمت این کار را انجام داد. با این حال، ترو او را ردگیری کرد و سعی کرد نخست وزیر را نجات دهد، اما علیرغم پیشرفت و تلاش ترو، او با توانایی شیمازاکی در انتقال از راه دور قابل مقایسه نبود و در نهایت شکست خورد. از آنجایی که پنجه به درستی برنامه خود را به حرکت درآورده بود، دولت قادر به متوقف کردن ارتش اسپرهای این سازمان نبود.

موب در خواب بود و در حالی که بقیه گروه در راه بودند تا به برجی که پنجه تصرف کرده بود نفوذ کنند، تویچیرو، شیباتا را از آلتیمت 5 به همراه گروهی از اسپرها برای پیدا کردن و از بین بردن موب فرستاد. ریگن موفق شد گروه اسپرها را از بین ببرد، اما به طور ناخواسته باعث شد تا شیباتای خشمگین موب را درهم بشکند. دیمپل بدن موب را در اختیار گرفت و فرار کرد اما زمانی که شیباتا می‌خواست به جمعیتی از جمله تسوبومی صدمه بزند، مجبور به مبارزه شد. پس از اینکه شیباتا بدن موب را به باشگاه بهبود بدن زد، اعضای این باشگاه سعی کردند تا او را متوقف کنند اما به شدت تحت فشار قرار گرفتند و تنها موساشی باقی ماند تا از موب محافظت کند. موساشی اظهار داشت که این عزم و سرسختی موب بود که به آن‌ها شهامت داده بود. دیمپل موساشی را تصاحب کرد و پتانسیل کامل ماهیچه‌های او را آزاد کرد و از قدرت عضلانی شیباتا پیشی گرفت. موب بالاخره بیدار شد و شیباتا را برای همیشه شکست داد.

موب در راه رفتن به برج مجبور شد تا با گروهی از اسپرهای پنجه مبارزه کنند تا اینکه مینگیشی از آلتیمت 5 برای متوقف کردن او از راه رسید. ماتسو به کمک موب آمد اما فلاسکی که حامل موگامی بود را از دست داد. با وجود هشدارهای او، اسپرها فلاسک را شکستند و موگامی که بسیار عصبانی بود آزاد شد. وقتی موگامی قصد داشت مینگیشی را در هم بکوبد، موب از موگامی درخواست کرد که از جان او بگذرد چرا که باور داشت مینگیشی هنوز هم می‌تواند فرد بهتری شود. موگامی آنجا را ترک کرد و به موب توصیه کرد که نسبت به دیگران سخت‌گیرانه‌تر برخورد کند.

بقیه اعضای باند ردگیری شدند و به سرعت توسط شیمازاکی شکست خوردند. قبل از اینکه شیمازاکی بتواند ضربه نهایی را به ریتسو وارد کند، کل گروه برای کمک به ریتسو حاضر شدند. علیرغم تلاش‌های فراوان آن‌ها اما شکست شیمازاکی غیرممکن به نظر می‌رسید. شیمازاکی در زمان اوج خود متوجه حضور موب شد و آماده رویارویی با او شد که سرانجام توسط ریگن شکست خورد.

در همین حین، شو بدون زحمت بر هاتوری چیره شد و در نهایت با پدرش روبرو شد. وقتی شو متوجه شد که قدرت پدرش چگونه کار می‌کند و شو کاملا شکست خورد، درگیری آنطور که شو برنامه ریزی کرده بود پیش نرفت.

موب نخست وزیر را آزاد کرد و با سریزاوا، آخرین و قدرتمندترین عضو آلتیمت 5 دیدار کرد. مشخص شد که سریزاوا به دلیل بی اختیاری در قدرتش، یک فرد اجتماع‌گریز بوده است که تویچیرو به او شغل و راهی برای کنترل قدرتش پیشنهاد داده است. سریزاوا به ایدئولوژی رئیس خود اعتقاد راسخ داشت اما موب او را از طریق احساسات خود متقاعد کرد.

موب در نهایت با تویچیرو روبرو شد و نوع فردی نبردی بین آن‌ها آغاز شد. موب علیرغم تمام تلاش‌هایش نتوانست توئیچیرو که فردی بسیار قدرت‌طلب و متوهم بود را متقاعد کند. از طریق تغییر تدریجی احساسات ۱۰۰٪ مختلف، موب او را مجبور کرد تا با قدرت ۱۰۰٪ خودش پیش برود که این موضوع باعث شد او کنترل خود را از دست بدهد و تویچیرو به یک بمب زنده برای نابودی کل شهر تبدیل شود. موب با نشان دادن مهربانی خود به تویچیرو، قدرت را به بدن او هدایت کرد و منجر به انفجاری به ظاهر کوچکتر شد که شهر را امن نگه داشت.

پس از آن، تویچیرو به اشتباه خود اعتراف کرد و پس از عذرخواهی از شو اجازه داد که بازداشت شود. در تلویزیون نشان داده شد که انفجار بزرگ در واقع باعث رشد ناگهانی یک دانه کلم بروکلی شده است که موب در جیب خود نگه داشته بود که گیاه، درخت الهی را تشکیل داد.

آرک درخت الهی

  • تعداد چپترهای مانگا: ۶ (۹۲-۹۷)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ۶ (۲۶-۳۱)

کلم غول پیکر که اکنون به عنوان درخت الهی شناخته می‌شد، گروه‌هایی از ستایش‌کنندگان را گرد هم آورد که همه آن‌ها تلاش می‌کردند این درخت را متعلق به خود بدانند. در همین حین، موب در تلاش بود تا چشم‌انداز آینده‌اش را مشخص کند و ریگن او را تشویق کرد تا هر کاری که فکر می‌کند درست است را انجام دهد. همچنین مشخص شد که سریزاوا هم اکنون به آژانس ریگن ملحق شده است.

مدتی بعد هارواکی آماکوسا، یک شکارچی یوکای که به دلیل فعالیت‌های اخیر درخت الهی به شهر سیزنینگ کشیده شده بود، از ریگن کمک گرفت تا از شر پادشاه یوکای بزرگ خلاص شود. این ماموریت به آرامی پیش رفت، و یوکای‌های باقی‌مانده همگی توسط درخت الهی جذب شدند.

مزاتو موب را متقاعد کرد که به جلسه فرقه بپیوندد تا خود را به عنوان رهبر مورد نظر آن‌ها معرفی کند، اما ظاهر شدن یک شیاد و قدرت‌نمایی او باعث اختلال در این روند شد. موب که احساس کرد حضورش وزنی ندارد کمی ناامید شد. او و ریگن شاهد بودند که سایکو هملت از قدرت خود برای رشد کلم استفاده می‌کند.

ریگن و موب کمی بعد مأموریت یافتند تا شکاف‌هایی را که در سراسر شهر ظاهر شده بود بررسی کنند و به این نتیجه رسیدند که ریشه‌های کلم به آرامی شهر را می‌بلعند. در همین حال فرقه پودرهای ساخته شده از درخت الهی را توزیع می‌کرد که پس از مصرف، شهروندان را به بردگانی تبدیل می‌کرد که توسط سایکو هملت شستشوی مغزی شده‌اند. مینگشیی که اکنون به عنوان یک گل فروشی کار می‌کرد، متوجه شکاف‌های دائمی شد که در حال گسترش بود. او در حالی که سعی می‌کرد ریشه‌ها را به عقب براند اما در عوض قدرتش تخلیه شد و بیهوش شد. ترو که پس از مصرف شکلات‌های ساخته شده از پودر درخت تقریبا شستشوی مغزی شده بود، تصمیم گرفت تا سایکو هملت را در شهر تعقیب کند. در طول درگیری آن‌ها، او متوجه شد که دیمپل پشت همه چیز است، کسی در تلاش بود تا یک بار دیگر به خدای دنیای مدرن تبدیل شود.

در حالی که ریگن و موب به دنبال قطع کردن درخت الهی بودند، ریتسو توسط یک آب نبات که از مدرسه دریافت کرده بود شستشوی مغزی شد و سپس سعی کرد خودشان را متقاعد کند که از صدمه زدن به درخت دست بکشند. موب و ریگن با با دیدن این شرایط، ریتسو را پشت سر گذاشتند اما به زودی متوجه شدند که اکثر شهروندان شهر شستشوی مغزی شده‌اند و تلاش می‌کردند تا آن‌ها را متوقف کنند. ریگن پس از تجزیه و تحلیل انگیزه‌های سایکو هملت به این نتیجه رسید که موب به سایکو هملت حسادت می‌کند. موب نیز در واکنش به این حرف این سوال را مطرح کرد که آیا ریگن نیز شستشوی مغزی شده است.

اکنون موب کاملا تنها بود و به سمت درخت ادامه می‌داد. با نزدیک شدن به آن، جمعیت عظیمی ناگهان او را احاطه کردند اما دیمپل دستور داد تا موب به درخت نزدیک شود. موب داخل درخت شد و دیمپل سعی کرد موباو را متقاعد کند که به او ملحق شود. موب سپس تروکی شکست خورده و مطیع شده را دید که یک کلون از سایکو هملت پشت سر ظاهرش شد. دیمپل دوباره سعی کرد موب را متقاعد کند، اما این اسپر در عوض تروکی را آزاد کرد. با این حال در کمال تعجب، تروکی شسته مغزی شده از سایکو هملت دفاع کرد و موب را مجبور کرد تا با بیرون انداختن ترو از درخت، از خود دفاع کند. موب سپس با ارتشی از سایکو هملت‌ها روبرو شد. دیمپل اعتراف کرد که همیشه قصد خیانت به او را داشته است و سپس به او حمله کرد. دیمپل از قدرت درخت الهی برای تخلیه سریع قدرت موب استفاده کرد، اما ذخایر نیروی این اسپر بسیار زیاد بود. در نهایت، موب متوجه شد که دیمپل در مورد قصد خیانتکارانه خود صادقانه صحبت نکرده است. او بقیه ذخایر قدرت خود را در یک انفجار عظیم منفجر کرد. موب به دیمپل گفت که قدرت مانعی برای برقراری ارتباط است و آن دو در مورد احساسات، اهداف، انگیزه‌ها و اخلاق خود صحبت کردند. موب متوجه شد که دلیل تلاش دیمپل برای متقاعد کردن او، این بود که قصد مراقبت از او را داشته است. در نهایت دیمپل موافقت کرد که تلاش برای خدا شدن را متوقف کند.

موب از حال رفت و دیمپل سعی کرد او را از درخت خارج کند. درخت الهی که کم کم هوشیاری به دست آورده بود، از دیمپل خواست که موب را به عنوان یک ماده غذایی برای رشدش بگذارد اما دیمپل نپذیرفت و با درخت جنگید. اما متأسفانه او در نهایت شکست خورد. با این حال دیمپل از آخرین قدرت خود برای هیپنوتیزم کردن موب برای فرار استفاده کرد و خودش توسط درخت بلعیده شد.

مینی-آرک تله‌پاتی

  • تعداد چپترهای مانگا: ۱ (۹۸)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ؟

با نزدیک شدن به تعطیلات زمستانی و امتحانات پایان سال، تومه با باشگاه تله‌پاتی صحبت کرد که و خواهان ارتباط با بیگانگان به وسیله تله‌پاتی شد. اعضای باشگاه ابتدا به این درخواست توجهی نکردند اما بعدا به خانه موب رفتند تا از او بپرسند که آیا توانایی تله‌پاتی داد که جواب موب منفی بود. ریتسو با شنیدن موضوع اعلام کرد که چند تله‌پات واقعی را می‌شناسد و پیشنهاد تماس با آن‌ها را مطرح کرد.

باشگاه تله‌پاتی به همراه موب و ریتسو به ملاقات برادران شیراتوری، کایتو و دایچی رفتند، اما این برادران فاش کردند که فقط می‌توانند از تله‌پاتی در بین خودشان استفاده کنند، اگرچه آن‌ها می‌توانستند سیگنال‌های تله‌پاتی آزاردهنده‌ای را منتشر کنند که با کمک نیروی یک اسپر دیگر می‌توانست توجه سایر تله‌پات‌ها را به خود جلب کند. همه آن‌ها به اتاق باشگاه بهبود بدن رفتند، جایی که موب نویز سفید تله‌پاتیک برادران شیراتوری را تقویت کرد. خیلی زود تاکناکا در اتاق باشگاه ظاهر شد و اظهار داشت که به دلیل سرد بودن هوا به اینجا آمده است. تاکناکا پس از پی پردن به فعالیت آن‌ها، شروع به تمسخر کردن آن‌ها کرد و آن‌ها را ترسناک خواند. موب و برادران شیراتوری تصمیم گرفتند او را نادیده بگیرند و به انتشار نویز سفید ادامه دادند. تاکناکا آن‌ها را بیشتر مسخره کرد و از آن‌ها خواست که از ایجاد صدای این آزاردهنده دست بردارند، و سپس افشا کرد یک تله‌پات است.

تاکناکا فاش کرد که چقدر از فقدان توانایی ذهنی واقعی باشگاه تله‌پاتی ناامید است، اما این باشگاه در نهایت توانست او را متقاعد کند تا به آن‌ها برای با بیگانگان کمک کند. گروه با تومه تماس گرفتند و او را متقاعد کردند که به آن‌ها بپیوندد. ریگن، موب، تومه، تاکناکا و بقیه اعضای کلاب تله‌پاتی به کوهی خارج از شهر اسپایس رفتند که سابقه مشاهده شدن بیگانگان در آنجا وجود داشت. آن‌ها ظاهرا در تماس با بیگانگان ناموفق بودند، و تاکناکا به آن‌ها گفت که مشاهدات تا حد زیادی تأیید نشده بودند. با این وجود کوراتا اهمیتی نداد و خاطرنشان کرد که از این سفر لذت برده است. همان طور که آن‌ها آماده ترک محل می‌شدند، ناگهان بیگانگان واقعی ظاهر شدند. آن‌ها به فضاپیمایی برده شدند که میزبان یک مهمانی بود. آن‌ها هدایایی را به بیگاناگان دادند که در میان آن‌ها هدیه‌ی اینوکاوا یک دستگاه بازی بود که بیگانگان به اشتباه تمایل به مهاجرت او را برداشت کردند. در نتیجه با طلوع خورشید همه انسان‌ها به جز اینوکاوا به کوه بازگردانده شدند، در حالی که اینوکاوا به دنیای بیگانگان منتقل شد و به مدت ده روز در آنجا بود و سپس به زمین بازگشت.

آرک ؟؟؟٪

  • تعداد چپترهای مانگا: ۲ (۹۹-۱۰۰)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ؟

اختتامیه

  • تعداد چپترهای مانگا: ۱ (۱۰۱)
  • تعداد قسمت‌های انیمه: ؟

حداقل شش ماه بعد، خیلی از موارد در زندگی موب تغییر مثبت کرد، از جمله او به نایب رئیس باشگاه بهبود بدن تبدیل شد، ریتسو به نایب رئیس شورای دانش آموزی، و کوراتا تومه در آژانس ریگن به عنوان منشی مشغول به فعالیت شد. همه بعد از مدرسه به آژانس رفتند و برای تولد ریگن سورپرایز را آماده کردند. وقتی کیک ریگن روی صورتش برگرداننده شد، موب با رضایت می‌خندید.

منبع

صفحات دیگر