چندجهانی (Multiverse) مجموع همه ابعاد و واقعیتهای موازی موجود در هستی است. اگرچه ابعادی وجود دارند که تنها بخشی از درون یک جهان هستند، اما جهانهایی موازی نیز وجود دارند که با یکدیگر همزیستی دارند. اعتقاد بر این است که چندجهانی با سیستم تورم ابدی توضیح داده میشود، با این حال، ماهیت دقیق وجود آن تا حد زیادی برای ساکنان آن ناشناخته است.
هنگامی که جنگ چندجهانی به پایان رسید، دانشمندی به نام ناتانیل ریچاردز مجموعهای از جهانها را انتخاب کرد که از همان خط زمانی پایه پیروی میکردند و آن را از بقیه چندجهانی جدا کرد. این مجموعه به عنوان خط زمانی مقدس شناخته شد و برای حفاظت از آن سازمانی به نام سازمان ناسازگاری زمانی اختصاص یافت. هدف اصلی این سازمان که به طور مخفیانه صورت میگرفت، هرس کردن و حذف خطوط زمانی بود که توسط افراد حاضر در خط زمانی مقدس و بدون هماهنگی ایجاد شده بود، که این خطوط زمانی میتوانست باعث بازگشت نسخه شیطانی او که باقی میماند شود و یک جنگ چندجهانی جدید را ایجاد کند. پس از مرگ او به دست سیلوی لاوفیدوتیر، شاخههای متعددی در مقاطع مختلف زمانی ایجاد شد که باعث به وجود آمدن جهانهای متناوب شد. این اتفاق منجر به بازگشت نسخههای شیطانی بسیاری از «آن که باقی میماند» شد، که در حال حاضر بر چندجهانی کنترل داشتند.
چندجهانی همیشه در نوسان است و عواقب رویدادهای خاص میتواند منجر به ایجاد خطوط زمانی متناوبی شود. قلمروهایی که زمان در آنها بیمعنی است، مانند قلمروی کوانتومی، مکانیزمی برای سفر در طول زمان یا دسترسی به خطوط زمانی جایگزین است.
روی زمین کسانی که از وجود چندجهانی آگاه بودند، از وجود موجودات شیطانی به نام دورمامو اطلاع داشتند که میتوانستند صلح جهانها را تهدید کند. از این رو برای مقابله با این تهدیدها سازمانهایی مانند استادان عرفان ایجاد شد. سفر در بین ابعاد چندجهانی امکانپذیر است؛ برخی از مکانهای واقع در ابعاد دیگر مانند کوئنلوئن (K'un-Lun) فقط در دورهای از زمین قابل دسترسی بودند، در حالی که برخی از ابعاد دیگر مانند بعد آینه با استفاده از حلقههای زنجیر قابل دسترس هستند.
تاریخچه
جنگ چندجهانی
مدت ها پیش، چندین خط زمانی در چندجهانی به منظور برتری یافتن با هم جنگیدند که این جنگ تقریبا باعث از بین رفتن همه موجودات شد. به منظور بهبود یافتن این اوضاع، نگهبانان زمان ظهور کردند و چندجهانی را در یک خط زمانی مستقل سازماندهی کردند که به آن خط زمانی مقدس گفته میشود.
کشف بشریت
آگاموتو اولین جادوگر عالی بود که وجود بعدهای دیگر را تشخیص داد. او با استفاده از جادو زندگی خود را وقف محافظت از قلمروی زمین در برابر تهدیدات برون-بعدی کرد.
در طول دهه ۱۹۴۰، دانشمندان آزمایش انرژی هستهای را آغاز کردند. طی یکی از این آزمایشها شکافی ایجاد شد که مادهای به نام ماده صفر وارد این بعد شد. سرانجام دو دانشمند یعنی ویتنی فراست و جیسون ویلکس به این ماده آلوده شدند. ویلکس از طریق این شکاف وارد بعدی دیگر شد و پس از بازگشت، تجربهی خود در خارج از قلمروی زمین را توصیف کرد.