مفاهیم

پل بایفراست (Bifrost Bridge) یک بعد انرژی است که اجازه سفر آنی به هر سیاره‌ای را می‌دهد. این پل نخستین بار توسط آسگاردیان مورد استفاده قرار گرفت؛ آن‌ها قادر بودند با استفاده از یک پل رنگین کمان انرژی را مهار کنند و به منظور سفر و محافظت از نه قلمرو به بایفراست دسترسی پیدا کنند. […]

نه قملرو (Nine Realms) گروهی از بدن‌های سلستیال بسیار دور از هم هستند که به واسطه‌ی پیوند کیهانی ایگدراسیل به هم متصل شده‌اند. این قلمروها خاستگاه نژادها و فرهنگ‌های گوناگونی است. شرح نه قلمرو نه دنیای مجزا است که اگرچه در کهکشان‌های مارپیچی جداگانه قرار دارند اما توسط شاخه‌های ایگدراسیل و مدار میدگارد به طور […]

چندجهانی (Multiverse) مجموع همه ابعاد و واقعیت‌های موازی موجود در هستی است. اگرچه ابعادی وجود دارند که تنها بخشی از درون یک جهان هستند، اما جهان‌هایی موازی نیز وجود دارند که با یکدیگر همزیستی دارند. اعتقاد بر این است که چندجهانی با سیستم تورم ابدی توضیح داده می‌شود، با این حال، ماهیت دقیق وجود آن تا […]

خلا (Void) نقطه‌ای در پایان زمان است که تمام موارد حذف شده توسط سازمان ناسازگاری زمانی به آنجا فرستاده می‌شوند. خلا  ترکیبی از واقعیت‌های متناوبی است که توسط سازمان ناسازگاری زمانی هرس شده است. بیشتر متغیرهایی که توسط مینتمن حذف می‌شوند به این مکان می‌روند و افراد در آنجا پیر نمی‌شوند چرا که خلا پایان […]

بعد تاریک (Dark Dimension) که همچنین با نام بعد نیروی تاریک یا بعد جهنمی شناخته می‌شود، یک بعد پهناور در چندجهانی است که دورمامو بر آن حکمرانی می‌کند.  این بعد یک جهان عجیب و خصومت‌آمیز است که آمیخته‌ای از خود دورمامو و سایر ابعادی است که او تسخیر و جذب کرده است. زمان در بعد تاریک […]

بعد نور (Noor Dimension) یک بعد در چندجهانی است که کلاندستین‌ها از آنجا نشات گرفته‌اند. تاریخچه به دلایل نامعلومی، نجما، ادم، عایشه، فریحا و سلیم از خاستگاه خود در بعد نور به زمین تبعید شدند. این پنج تبعیدی گروهی به نام کلاندستین‌ها را تشکیل دادند و سال‌ها را صرف اجرای طرحی برای بازگشت به بعد […]

خط زمانی مقدس (Sacred Timeline) اصطلاحی بود برای اشاره به مجموعه واقعیت‌هایی که پس از جنگ چندجهانی توسط «او که باقی می‌ماند» تعیین شده بود. این واقعیت‌ها علیرغم اینکه با یکدیگر متفاوت بودند اما پایه یکسانی داشتند، زیرا همه آن‌ها فقط به تولد «او که باقی می‌ماند» منجر می‌شد و از تولد هر متغیر بدی […]