میکو لینو
Miko Iino
ژاپنی
سن
جنسیت
تولد
سکونت
پیشه
سطح سال
بستگان
صداپیشه
اولین نمایش
میکو لینو (Miko Iino) یکی از شخصیتهای محوری مجموعهی «کاگویا-ساما: عشق جنگ است» است. او یک دانشآموز سال دومی در آکادمی شوچیاین، عضو کمیته اخلاق عمومی، و مامور رسیدگی کنونی شورای دانشآموزی است.
ریشه
میکو بر اساس شخصیتی به نام ایشیدزوکوری نو میکو، اولین خواستگار در داستان بامبوشکن است که وظیفه یافت تا کاسه گداییِ سنگی بودا را به دست آورد.
شخصیت
میکو بیشتر برای حس قوی و اشتیاقش در مورد عدالت و شایستگی شناخته میشود. او باور دارد که اخلاقیات در شوچین کاهش یافته است، و به همین ترتیب میخواهد مقرراتی سنگین، هرچند غیر منطقی را به دانش آموزان تحمیل کند. به دلیل نگرش اقتدارگرایی که او دارد به طور کلی او توسط دانشآموزان نادیده گرفته میشود. با وجود این، عزم میکو هرگز از بین نرفت و او همچنان با افرادی که از نظرش ناعادلانه بودند مقابله میکرد، حتی اگر به بهای پایین آمدن شهرتش میبود.
او همانند شیروگانه خود را در یک استاندارد بالا نگه میدارد تا در سطح بالای کلاس قرار بگیرد. میکو به دنبال گرفتن تائید همسالان خودش است و میخواهد آنها ایدههایش را درک کنند، اگرچه او به ندرت این موضوع را نشان میدهد.
او به نسبت اندازهی خود اشتهای زیادی دارد و از این مسئله خجالت میکشد. همچنین در زمان فرستادن پیام او بیش از اندازه از شکلکها یا اموجیها استفاده میکند که با رفتار حرفهایتر او متضاد است. ذهن میکو در بسیاری از موارد تمایل دارد تا وضعیتهای عادی را به شکلی منحرفانه تفسیر کند.
میکو مواقعی میتواند بسیار ساده لوح باشد، به این شکل که درکی غیرواقعی از عشق داشته باشد و باور داشته باشد که معشوقهی ایدهآل او یک شاهزاده است. همچنین کنترل کردن او بسیار آسان است، به طوری که میتوان با تعریف کردن یا ستایش کافی از او باعث تغییر در رفتار او شد.
تاریخچه
پدر میکو یک قاضی در دادگاه عالی است و مادرش در یک گروه حامی بینالمللی بشردوستانه کار میکند. حرفه آنها باعث شد تا دوران کودکی میکو با تنهایی همراه باشد. همین مسئله او را به این تفکر رساند که «مادر و پدر او سخت کار میکنند، چون افراد بد زیادی وجود دارند». با توجه به این موضوع، او یک شخصیت قوی را در خود توسعه داد که از صحت اخلاقی پیروی میکرد؛ او همیشه اولین کسی بود که به مدرسه میآمد، دستورالعمل معلم را انجام میداد، و همیشه نمراتش در سطح بالایی قرار داشت. او عدالت را تحسین میکرد و میخواست که همه چیز را در اطراف خود درست کند، حتی اگر به ضرر او باشد.
او به بخشی از کمیته اخلاق عمومی در مدرسه راهنمایی خود تبدیل شد و در این کار بهترین بود. ایدهی او از عدالت برای بسیاری از افراد طاقتفرسا بود، با این حال صحبتهای بدی که در موردش زده میشد هرگز باعث نشد تا او در حضور عموم نارحت شود. او این نقطه را به عنوان سختترین زمان زندگیاش توصیف کرده است. در طول این مدت او یک نامه و یک گل فشرده را دریافت کرد که هنوز هم آن را نگه داشته است. عشق خالص و ایدهآل او نیز از این رویداد ناشی شده است.
پس از این که او در انتخابات شورای دانشآموزی در مقابل شیروگانه بازنده شد، او با وجود ناراحتی از این شکست از شیروگانه برای کمک در ارائه سخنرانی خود تشکر کرد. شیروگانه نیز او را دعوت کرد تا در شورای دانشآموزی آکادمی شوچیاین به عنوان مسئول رسیدگی فعالیت کند. روز بعد، او رسما بخشی از شورای دانشآموزی شد. او به عنوان یکی از اعضای این شورا اغلب با ایشیگامی اختلاف داشت و همچنین چند بار شاهد لحظاتی ناخوشایند در مورد شینومیا و شیروگانه بود. این مسائل باعث شد تا او به فکر بیفتد که این شورا غیر اخلاقی است.
خصومت میان میکو و ایشیگامی تا فستیوال فرهنگی مدرسه ادامه یافت. میکو از حضور در این فستیوال صرف نظر کرد و به گشتزنی پرداخت تا مراقب رعایت قوانین باشد. ایشیگامی با توجه به غیبت میکو، به دنبال او رفت و یک آویز قلب-شکل را به او داد و اشاره کرد که طبق قوانین مدرسه هر شی یافته شده در مدرسه باید به کمیته انضباطی تحویل داده شود. همچنین ایشیگامی تصاویر سایر دانشآموزان را به میکو نشان داد که در حال لذت بردن از جشنواره بودند، تا او را به حضور در آنجا تشویق کند. در این مقطع میکو اشاره کرده است که احساساتش حداقل تا حدی نسبت ایشیگامی تغییر کرده است. در چپترهای بعدی اشاره شد که او نسبت به ایشیگامی علاقهمند است و سرانجام در چپتر ۱۹۰ مشخص شد که او نسبت به رابطهی ایشیگامی با تسوبامه حسادت میکند.