ویکی هری پاتر

بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

سیریوس بلک

اشتراک‌گذاری

سیریوس بلک سوم

Sirius Black III

سیریوس بلک - هری پاتر

تولد

۳ نوامبر ۱۹۵۹
بریتانیا، انگلستان، لندن

مرگ

۱۸ ژوئن ۱۹۹۶ (۳۶ سالگی)
تالار مرگ، دپارتمان اسرار، وزارت جادو

وضعیت خونی

ملیت

انگلیسی

نژاد

انسان

جنسیت

مذکر

خانواده

اورین بلک (پدر)
رگیلس بلک دوم (برادر)
بلاتریکس لسترینج (دختر دایی)
اندرومدا تونکس (دختر دایی)
نارسیسا مالفوی (دختر دایی)

انیماگوس

سگ سیاه (ثبت نشده)

پاترونوس

غیر مادی

وفاداری

خانواده بلک (قبلا)
خانواده پاتر

سیریوس بلک سوم (Sirius Black III) که همچنین به عنوان پدفوت یا اسنافلز (در فرم انیماگوس) شناخته می‌شود، یک جادوگر اصیل، متولد ۳ نوامبر ۱۹۵۹ و پسر بزرگ اورین و والبورگا بلک و برادر رگیلس بلک است. اگرچه او وارث خانواده بلک بود، اما او در مورد باور خانواده‌اش نسبت به خالص بودن خون مخالف بود و در هاگوارتز نیز بر خلاف سنت خانواده‌اش در پیوستن به دسته اسلیترین، او به گروه گریفیندور پیوست. سیریوس از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۸ در هاگوارتز تحصیل کرد.

با بدتر شدن رابطه میان سیریوس و نزدیکانش، او با جیمز پاتر و ریموس لوپین یک دوستی بلند مدت را شکل داد و همچنین با پیتر پتی‌گرو آشنا و دوست شد. این چهار دوست که به آن‌ها غارتگران (Marauders) نیز گفته می‌شد، در زمان جنگ اول جادوگران برای مبارزه علیه لرد ولدمورت و مرگ خواران به محفل ققنوس پیوستند. سیریوس به عنوان پدرخوانده هری جیمز پاتر، تنها پسر جیمز و لیلی پاتر نامیده شد. هنگامی که پتی‌گرو به نفع ​​ولدمورت به پاترها خیانت کرد، سیریوس سعی کرد تا از پتی‌گرو انتقام بگیرد. با این حال پتی‌گرو موفق شد قبل از این که سیریوس دست به اقدامی بزند، او را به خیانت کردن علیه پاترها، قتل دوازده ماگل، و قتل صحنه‌سازی شده خودش گرفتار کند.

سیریوس به زندان آزکابان فرستاده شد و پس از گذشت دوازده سال از آنجا فرار کرد و به تنها فردی تبدیل شد که بدون کمک از این زندان فرار کرده است. او این کار را با تبدیل شدن به فرم انیماگوس خود که یک سگ سیاه بزرگ بود انجام داد، سگی که اغلب با «گریم» اشتباه گرفته می‌شد و گفته می‌شد که گریم نشانه‌ای از مرگ است. سیریوس موضوع خیانت پتی‌گرو را برای دوست قدیمی‌اش ریموس و همین طور هری افشا کرد. پس از بازگشت لرد ولدمورت در سال ۱۹۹۵، سیریوس دوباره به محفل پیوست. او در جریان نبرد دپارتمان اسرار توسط دختر دایی خود یعنی بلاتریکس لسترنج به قتل رسید و به دنبال آن تمام اتهامات او توسط وزارت جادو پاک شد، هرچند که دیگر برای چشیدن طعم آزادی دیر شده بود.

در تاریخ ۲ مه ۱۹۹۸ او برای مدت کوتاهی از طریق سنگ رستاخیز به همراه جیمز، لیلی پاتر و ریموس لوپین احیا شد. بعدا هری به احترام او نام پسر اولش را جیمز سیریوس پاتر گذاشت.

شخصیت و خصوصیات

سیریوس به ایده‌آل‌های گریفیندور به عنوان دانش آموز این گروه وفادار بود. او فردی پاکدل و شجاع بود، همانطور که این موضوع را با شرکت در هر دو جنگ جادوگری و تمایلش به جان‌سپاری برای دوستشان نشان داد. او به خصوص به بهترین دوست خود، جیمز پاتر بسیار وفادار بود. سیریوس در جوانی یک جادوگر شوخ و بااستعداد بود اما در عین حال فردی مغرور و بداخلاق و گاهی اوقات قلدر بود. او کسانی که از آن‌ها بدش می‌آمد مثل سوروس اسنیپ را مورد آزار و اذیت و تحقیر قرار می‌داد. او حتی در مقطعی به شکلی غیرقابل توجیه اسنیپ نوجوان را عمدا به کلبه جیغ فرستاد، در حالی که ریموس لوپین یک گرگینه بود و سیریوس می‌دانست که این می‌تواند برای سوروس کشنده باشد. سیریوس و جمیز از باهوش‌ترین دانش‌آموزانی هاگوارتز بودند و این موضوع را با ایجاد نقشه غارتگر ثابت کردند.

سیریوس به عنوان یک بزرگسال نشان داده شد که در حین عصبانیت می‌تواند خلق و خویی انفجاری داشته باشد. این ویژگی او در مادرش والبورگا بلک و دختر عموی دیوانه‌اش بلاتریکس لسترنج نیز وجود داشت. سال‌های اقامت او در آزکابان سهم چشمگیری در این ماجرا داشت که به‌ویژه در سال‌های ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ مشهود بود، به طوری که او تلاش مداومی برای دستگیری و کشتن پیتر پتی‌گرو داشت.

او گهگاه نشان می‌داد که فردی بی‌پروا، ناپخته و حتی کاملا غیرمسئول است. در چندین مورد او با خطر گرفتار شدن توسط وزارتخانه روبرو شد و به هری نیز توصیه می‌کرد که اقداماتی عجولانه انجام دهد.

با وجود همه این‌ها سیریوس نیت خوبی داشت. او با تمام خشم و حس انتقامی که نسبت به پتیگرو داشت اما به درخواست هری برای نکشتن این مرد احترام گذاشت و به جای آن تصمیم گرفت تا پتیگرو را افشا کند (طرحی که متأسفانه با نتایج فاجعه‌باری شکست خورد). با وجود نفرتش از اسنیپ، اما او از رفتارش با اسنیپ در جوانی شرمسار بود. همچنین به نظر می‌رسید که او دارای کنترل ذهنی فوق‌العاده‌ای بود که به شدت با طبیعت پرشور و تکانشی او در تضاد بود. این واقعیت که او توانسته بود سال‌ها در برابر تأثیرات روان‌شناختی دمنتورها مقاومت کند، نشان می‌دهد که او حسی غیرعادی و قوی داشته است و قادر بوده است تا دوره‌های طولانی شکنجه عاطفی و ناامیدی را تحمل کند.

مهارت‌ها و توانایی‌های جادویی

  • تغییر شکل
  • معجون‌ها
  • افسون‌ها
  • جادوی غیرکلامی
  • جادوی التیام‌دهنده
  • مراقبت از موجودات جادویی
  • دوئل کردن
  • مهارت‌های مبارزه فیزیکی
  • مهارت‌های فکری
  • اراده تسخیرناپذیر
صفحات دیگر