سولیتار
Solitär
سولیتار (Solitär) شیطانی است که در مورد موجودات زنده از جمله انسانها و یکی از آشنایان ماخت تحقیق میکند و به نوع بشر علاقهمند است. با این حال، در زیر نگرش بیتفاوت او، یک شیطان بسیار خطرناک نهفته است که میتوان او را با اعضای هفت حکیم نابودی مقایسه کرد.
شخصیت
سولیتار یک شیطان عجیب و غریب است که بر خلاف اکثر شیاطین که زندگی خود را وقف نبرد و بهبود جادو میکنند، او درگیر تحقیق در مورد موجودات زنده است. به نظر میرسد که او دانش خوبی از اشکال حیات بیولوژیکی دارد و حتی از نظریههای علمی پیچیده مانند نظریه فرگشت آگاه است و تفاوت بین گونههای مختلف مانند کوسه و اورکا را درک میکند. برخلاف بسیاری از شیاطین، او صاحب خانهای بود که از محل زندگی انسانها تغییر کاربری داده بود و محلی برای ذخیره مواد تحقیقاتی و نمونههای حیوانی او بود.
سولیتار به نظر با دیگران مهربان و دوستانه است، حتی زمانی که میهماننوازی او پاسخ داده نمیشود. او نسبت به مردم و رفتارهای آنها آگاه است و حتی در زمانی که در حضور انسانها نیست از آنها در زندگی روزمره خود تقلید میکند. او حتی زمانی که که دیگر لزومی نداشت، باز هم ماخت را به خانه خود دعوت کرد و برای او چای و شیرینی سرو کرد. به نظر میرسد که سولیتار در برخی از سطوح مفهومی، احساسات منحصر به فردی را درک میکند، چرا که او از عبارت «آسیب رسیدن به احساسات خود» استفاده کرد. اگرچه او خود اذعان کرده است که اینها احساساتی هستند که شیاطین هرگز قادر به درک آن نیستند، اما منطقی است که فکر کنیم که سولیتار تا حدودی از این مفاهیم درک دارد. احتمالا به همین دلیل است که او علاقه زیادی به ماخت دارد، کسی که میخواست از طریق درک احساسات انسان با آنها همزیستی کند.
تاریخچه
سولیتار یک شیطان عجیب و غریب است که علاقهمند به تحقیق در مورد حیات طبیعی است. او مستقیما با پادشاه شیطان آشنا بود، کسی که مفهوم فرگشت همگرا را به او آموخته بود. اگرچه جزئیات آن نامشخص است، اما سخنان او در چپتر ۹۴ نشان میداد که او برخورد نزدیکی با نوع بشر داشته است و باعث احترام و ترس او نسبت به آنها شده است.
حدود یک قرن پیش، ماخت ال دورادو با سؤالاتی در مورد احساسات منحصر به فرد بشریت نزد او آمد. سولیتار به او گفت که شیاطین هرگز نمیتوانند این احساسات را درک کنند، اما ماخت منصرف نشد. ماخت حتی ابراز تمایل کرد که با انسانها همزیستی کند. سولیتار مجذوب دل مشغولی این شیطان به همزیستی با آنها شد و ماخت را فردی جالب خواند. او بعدا ماخت را با جادوی نوع بشر آشنا کرد.
گفته میشود که او شیطانی بوده است که به تنهایی یک شهر مستحکم را در شمالیترین منطقه کشور ویران کرده است، رویدادی که منجر به تجهیز ماخت به دستبند سنگی حاکمیت شد.
توانایی ها
به طور ضمنی اشاره شده است که سولیتار یک شیطان بسیار قدرتمند است. بزرگی قدرت این شیطان با هفت حکیم نابودی قابل مقایسه است، و او قادر شده است تا به تنهایی یک شهر مستحکم را از بین ببرد. فرن همچنین در مقطعی متوجه مقدار باورنکردنی مانا در او شد.
- جادوی انسانی: سولیتار به عنوان بخشی از تحقیقات خود در جادوی انسانی مهارت یافته است. به نظر میرسد که او مجموعه بزرگی از گریمورها را دارد. او قادر به رمزگشایی حصارهای جادویی ایجاد شده توسط انسانها است.
- جادوی احضار شمشیر: او میتواند چندین شمشیر را با یک تیغه مثلثی در هوا احضار کند و سپس میتواند آنها را به سمت حریفانش پرتاب کند یا خودش از آن استفاده کند.
- حمله مانا: قدرتمندترین طلسم سولیتار که سادهترین و خالصترین شکل از افسونهای جادویی است و به سادگی مانای کاربر را از بین میبرد. گفته میشود که مانای او به قدری متراکم است که حتی در جادوی دفاعی فریرن نفوذ میکند.
- دفاع خالص مانا: سولیتار در کنترل مانای خود تا حدی زیادی مهارت دارد و میتواند هالهای از مانای متراکم را ایجاد کند تا در برابر اکثر جادوها به استثنای رولتراک محافظت کند. او بعدا فرا گرفت که یک لایه متراکمتر از سپر مانا را ایجاد کند تا با این ضعف نیز مقابله کند.
دانستنیها
- سولیتار یک واژه آلمانی قرض گرفته شده از واژه فرانسوی "Solitaire" به معنی «تنها» یا «انزوا» است.