بلیچ
Bleach
سبک
خالق مانگا
تاریخ انتشار
تعداد جلد
کارگردان
نویسنده انیمه
موسیقی
استودیو
تاریخ پخش
تعداد قسمتها
داستان انیمه بلیچ در قالب چند آرک داستانی خلاصه میشود. این آرکها اقتباسی از مانگای بلیچ به نویسندگی تایت کوبو هستند. پنج آرک وجود دارد که مختص انیمه است و در داستان اصلی مانگا جایی ندارد.
نکته: آرکهای ستاره دار، تنها مربوط به انیمه هستند.
آرک مامور شینیگامی (قسمت ۱-۲۰)
- چپترهای مانگا: ۱ - ۷۰
ایچیگو کوروساکی، شخصیت اصلی داستان انیمه بلیچ یک نوجوان ۱۵ ساله است که دارای استعدادی ناخواسته در دیدن ارواح است. همین قابلیت در مقطعی به او اجازه داد تا او یک شینیگامی به نام روکیا کوچیکی را مشاهده کند و سهوا در ماموریتهای او دخالت کند. در مقطعی یک هالو را که به خانه ایچیگو حمله کرد و در این زمان روکیا مجروح شد. از این رو ایچیگو مجبور شد به طور موقت قدرتهای شینیگامی او را بگیرد تا آن هالو را شکست دهد. روز بعد روکیا همانند یک انسان معمولی در مدرسه ایچیگو حاضر شد. روکیا به ایچیگو گفت که تمام قدرتهایش را از دست داده و دیگر قادر به رسیدگی به ماموریتهای خود نیست. ایچیگو باید تا زمان بهبودی روکیا به عنوان یک شینیگامی در شهر کاراکورا وظیفهی او را بر عهده میگرفت و روحها را به سمت دنیای پس از مرگ هدایت میکرد و از مردم در برابر هالوها دفاع میکرد.
ایچیگو به عنوان یک شینیگامی دارای قدرت معنوی بسیار عظیمی بود که این موضوع باعث جذب هالوهای گرسنه میشد و حتی باعث بیدار شدن قدرتهای معنوی در برخی از افراد نزدیک او میشد. قدرتهای او همچنین نوعی دیگر از دشمنان یعنی کویینسیها را نیز جذب میکرد. اوریو ایشیدا یکی از معدود بازماندگان کوینسی بود، نژادی از انسانهای حامل قدرت معنوی که مدتها قبل توسط شینیگامیها از بین رفته بودند. اوریو برای اثبات کردن این موضوع که کوینسیها برتر از شینیگامیها هستند برای شکار یک هالو با ایچیگو مسابقه داد. با این حال این مسابقه آن طور که پیشبینی میشد پیش نرفت و گروههایی از هالوها احضار شدند که اوضاع را پیچیده کرد. زمانی که دو دوست ایچیگو یعنی یاسوتورا چاد سادو و اوریهیمه اینوئه توسط هالوها مود حمله قرار گرفتند، این دو قابلیتهای معنوی خود را بیدار کردند. در نهایت اوریو و ایچیگو برای مقابله با هالوها با یکدیگر متحد شدند.
ایچیگو، روکیا، چاد و اوریو به دوستان نزدیک هم تبدیل شدند. روکیا به خاطر این که مدت زیادی را بدون مجوز در دنیای انسانی گذرانده بود به یک مجرم تحت تعقیب تبدیل شد. مافوقهای او در انجمن روح دو شینیگامی نخبه به نام رنجی آبارای و بیاکویا کوچیکی را برای دستگیر کردن او فرستادند. ایچیگو برای جلوگیری از این دستگیری تلاش کرد اما تلاش او بیهوده بود، و حتی قدرتهای معنوی او نیز گرفته شد. روکیا به انجمن روح برده شد و محکوم به مرگ شد.
در مقطعی کیسوکه اوراهارا که یک مغازهدار و ساکن سابق انجمن روح بود به ایچیگو نزدیک شد و راهی را برای بازیابی قدرتهایش و همین طور نجات روکیا پیش روی او گذاشت: ایچیگو باید میمرد و پیش از آنکه تبدیل به یک هالو شود باید قدرتهای پنهان شینیگامی درون روح خود را پیدا میکرد. ایچیگو به سختی انجام این اقدام را قبول کرد. پس از آن او به همراه دوستانش و با رهبری گربهای سخنگو به نام یورویچی که از دوستان اوراهارا بود راهی انجمن روح شد.
آرک انجمن روح: ورود پنهانی (قسمت ۲۱-۴۱)
- چپترهای مانگا: ۷۱ - ۱۱۷
ایچیگو و سایر همراهانش به انجمن روح رسیدند اما آنها در دروازهی ورودی ارگ شینیگامیها که سیریتی نام داشت توسط یک کاپیتان شینیگامی به نام جین ایچیمارو متوقف شدند، و از این رو به دنبال یافتن ورودی دیگری رفتند. یورویچی گروه را به خانهی دوست قدیمی خود یعنی کوکاکو شیبا برد که دارای یک توپ جنگی بزرگ بود که اغلب برای آتشبازی استفاده میشد. کوکاکو قبول کرد تا به آنها کند و آنها را به سمت سیریتی شلیک کرد، و همین طور برادرش گانجو شیبا را برای کمکرسانی به آنها همراهشان فرستاد. گانجو از سازمان شینیگامی متنفر بود چرا که برادر بزرگش کاین شیبا در ماموریتی توسط یکی دیگر از شینیگامیها کشته شده بود. شلیک با موفقیت انجام شد با این حال افراد گروه از هم جدا شدند.
ورود نمایشی گروه باعث جلب توجه فرماندهی نظامی شینیگامی شد و دستور داده شد تا متجاوزان هر چه زودتر دستگیر شوند. با وجود این، ایچیگو و همراهانش در پیشروی خود در سیریتی را ادامه دادند. این روند ادامه پیدا کرد تا ایچیگو و گانجو با ستوان رنجی آبارای روبرو شدند. ایچیگو موفق به شکست دادن او شد و این موضوع باعث شد تا کاپیتانها خودشان برای تعقیب آنها وارد عمل شوند. صبح روز بعد جسد یک کاپیتان دیگر به نام سوسوکه آیزن پیدا شد که به طور وحشیانهای کشته شده بود.
ایچیگو و گانجو وقتی به زندان روکیا نزدیک شدند، با یک کاپیتان خونخوار به نام کنپاچی زاراکی روبرو شدند که به شکست ناپذیر بودن مشهور بود. گانجو برای آزاد کردن روکیا رفت و ایچیگو نیز به تنهایی با کنپاچی مقابله کرد. این دو تا حد مرگ با هم مبارزه کردند و سرانجام هر دو به شکست اعتراف کردند. بعد از این نبرد ایچیگو توسط یورویچی بهبود پیدا کرد. در همین مقطع یورویچی افشا کرد که او یک گربه نیست بلکه یک زن است و در گذشته به همراه اوراهارا یک شینیگامی بوده است.
گانجو به زندان روکیا رسید و پی برد که روکیا همان شینیگامی بوده که برادرش کاین را کشته است. یک صحنه فلشبک نشان داد که در گذشته روکیا پس از آنکه کاین به طور کامل توسط یک هالو تسخیر شود، اقدام به کشتن او کرد، اگرچه روکیا هنوز برای مرگ او احساس گناه میکرد. در همین زمان کاپیتان بایاکویا کوچیکی از راه رسید و متوجه باز شدن زندان شد. بایاکویا اقدام به شکست دادن گانجو کرد اما ایچیگو برای نجات آمد و نبردی مختصر شکل گرفت.
آرک انجمن روح: نجات (قسمت ۴۲-۶۳)
- چپترهای مانگا: ۱۱۸ - ۱۸۳
در ادامهی داستان انیمه بلیچ، وقتی ایچیگو قبول نکرد که محل را ترک کند، یورویچی او را بیهوش کرد و سپس از دست بایاکویا فرار کرد. بعد از آن که ایچیگو به هوش آمد او شروع به تمرین دادن خود برای استفاده از بانکای خود کرد که قدرتمندترین فرم از زانپاکوتو بود. بعدا رنجی هم به این تمرین پیوست و این خبر را اطلاع داد که تاریخ اعدام روکیا عوض شده است. در همین هنگام اوریو و اوریهیمه با کاپیتان مایوری کوروتسوچی روبرو شدند. اوریو با او مبارزه کرد اما خیلی زود توسط شیکای زانپاکوتوی مایوری ناتوان شد. حتی بعد از این که او با تکنیک رانسوتنگای بر این شرایط غلبه کرد، مایوری همچنان از او قدرتمندتر بود و اوریو مجبور شد دستکش سانری خود را درآورد. اوریو به شدت مایوری را تحت فشار قرار داد اما حتی بعد از استفاده از بانکای خود قادر به تمام کردن کار حریفش نشد و مایوری با تبدیل کردن خود به مایع فرار کرد.
در همین زمان افسران شینیگامی در سراسر سیریتی مشغول نبرد بودند. توشیرو هیتسوگایا، کاپیتان شینیگامی با همتای خود یعنی کاپیتان جین ایچیمارو روبرو شد. هیتسوگایا باور داشت که او آیزن را کشته است و با او وارد نبرد شد. ایچیمارو بعد از آمدن ستوان رانگیکو ماتسوموتو عقبنشینی کرد. روز بعد، کنپاچی اقدام به نجات همراهان ایچیگو کرد اما توسط دو کاپیتان یعنی ساجین کومامورا و کانامه توسن متوقف شد. کنپاچی با وجود این که توسن از بانکای خود استفاده کرده بود اما موفق به شکست دادن او شد. در جایی دیگر، رنجی برای نجات دادن روکیا اقدام کرد اما او توسط بایاکویا متوقف شد. رنجی اگرچه از بانکای خود استفاده کرد اما از بایاکویا شکست خورد. سرانجام اعدام روکیا شروع شد اما او توسط ایچیگو و دو کاپیتان دلسوز یعنی شونسوی کیوراکو و جوشیرو اوکیتاکه نجات داده شد.
در حالی که روکیا بدون جلب توجه توسط رنجی خارج شد، تعدادی افسران شروع به نبرد با یکدیگر کردند. ایچیگو سه تا از ستوانها که رنجی را تحت فشار قرار داده بودند را شکست داد و سپس با بایاکویا درگیر شد. ایچیگو در این نبرد تا مرز مرگ پیش رفت اما هالوی درونش کنترل او را در اختیار گرفت و با حملات قدرتمندتری به بایاکویا حمله کرد. ایچیگو سپس موفق به در اختیار گرفتن کنترل خود در نبرد شد. او با استفاده از بانکای خود با بایاکویا مبارزه کرد و تقریبا او را شکست داد. کیوراکو و اوکیتاکه از محوطهی اعدام فرار کردند و در ناحیهای دورتر با کاپیتان-فرمانده گنریوسای شیگنکونی یاماموتو مبارزه کردند. یاماموتو با شیکای خود محیط اطراف را سوزاند و شروع به جنگیدن با دانشآموزان سابق خود کرد. کاپیتان سوی-فنگ نیز مشابه شرایط مذکور با مربی سابق خود یعنی یورویچی روبرو شد. یورویچی در یک تقابل اندوهناک با استفاده از شونکو اقدام به شکست دادن شاگرد خود کرد.
زمانی که هیتسوگایا در محوطهی ۴۶ مرکزی مشغول جستجوی بود، پی برد که آیزن زنده است و در واقع مغز متفکر پشت رویدادهای اتفاق افتاده در انجمن روح بوده است. آیزن بدون دردسر موفق به شکست دادن هیتسوگایا شد و به ناحیه اعدام سفر کرد. روکیا توسط همدست آیزن یعنی توسن به آنجا فرستاده شده بود، و علیرغم تلاشهای رنجی، ایچیگو و کاپیتان کومامورا اما آیزن اقدام به استخراج هوگیوکو از روکیا کرد. با این حال قبل از این که آیزن فرار کند کل نیروهای افسری گوتی ۱۳ او را متوقف کردند. با این حال رسیدن چند منوس گرانده باعث شد تا آیزن و همدستانش موفق به فرار به هوئکو موندو شوند. پس از آن ایچیگو و دوستانش به دنیای واقعی بازگشتند و به درخواست روکیا او را رها کردند.
آرک بانت (قسمت ۶۴-۹۱) *
آرک هجوم بانت به انجمن روح (۹۲-۱۰۹) *
آرک آرانکار: ورود (قسمت ۱۱۰-۱۳۱)
- چپترهای مانگا: ۱۸۳ - ۲۲۹
شینجی هیراکو یک دانشآموز انتقالی بود که به مدرسه ایچیگو آمده بود اما انگیزه واقعی او برای آمدن به آنجا استخدام کردن ایچیگو در ویسورد بود، گروهی از شینیگامیها که از قدرتهای هالو برخوردار بودند. در این زمان کُن (که در بدن ایچیگو ساکن بود) توسط گرند فیشر مورد حمله واقع شد و اوریو نیز توسط یک آرانکار ناقص دیگر مورد حمله قرار گرفت. اوریو توسط پدرش ریوکن ایشیدا نجات یافت و کن نیز توسط ایشین کوروساکی که دارای قدرتهای شینیگامی بود نجات پیدا کرد. مدت کوتاهی پس از آن دو آرانکار به نام یامی و آلکیورا سایفر در شهر کاراکورا آشکار شدند. یامی شروع به جذب تمام روحهای اطراف کرد. تاتسوکی آریساوا تنها فرد بازمانده بود. زمانی که چاد و اوریهیمه مداخله کردند، یامی آنها را به شدت مجروح کرد اما ایچیگو برای محافظت از آنها سر رسید. در هنگام مقابله با آرانکارها، هالوی درونی ایچیگو خواستار تعویض شدن با او شد و اشاره کرد که به راحتی میتواند کار آنها را تمام کند. با این حال ایچیگو این درخواست را رد کرد که باعث دخالت کردن هالوی درونی او شد. هالوی درونی او جلوی ادامهی مبارزه کردن او را گرفت و او به شدت ضربه خورد تا این که کیسوکه اوراهارا و یورویچی شیهوین برای نجات او آمدند.
بعدا تیم هیتسوگایا برای گشتزنی در شهر کاراکورا فرستاده شد. این تیم شامل رنجی آبارای، توشیهیرو هیتسوگایا، رانگیکو ماتسوموتو، ایکاکو مادارامه، یومیچیکا آیساوا و روکیا کوچیکی بود. زمانی که گریمجاو یگریاکز و آرانکارهای دیگر حمله کردند، آنها هر کدام در نبردهایی جداگانه با هم مبارزه کردند. ایکاکو با یک بانکای غیرمنتظره اقدام به شکست حریفش کرد و گروه هیتسوگایا به سختی با آرانکارها در مبارزه کردند و تا مرز شکست پیش رفتند تا این که انجمن روح به آنها اجازه داد تا محدودکنندههایشان را بردارند. در این زمان ایچیگو نبرد را در برابر گریمجاو باخته بود. بعد از این که ایچیگو به شدت ضربه خورد، او موفق به انجام یک انفجار ویرانگر تحت عنوان گتسوگا تنشو شد که به گریمجاو صدمه زد. این نبرد ناگهان توسط کانامه توسن پایان یافت و این فرد به گریمجاو دستور داد تا به هوئکو موندو بازگردد. بعد از آن ایچیگو متوجه شد که او به اندازه کافی روی هالوی درونی خود کنترل ندارد و از این رو با ویسورد به تمرین رفت. در همین حین تیم هیتسوگایا چند آرانکار و هالو را دفع کردند.
ایچیگو بعد از شکست دادن هالوی درونی خود، به تمرین کردن با ویسورد ادامه تا عملکرد زمانی ماسک خود را افزایش دهد. چاد و رنجی نیز در زیرزمین مغازه اوراهارا تمرین میکردند تا قدرتهای خود را افزایش دهند. اوریو نیز با پدرش ریوکن و در زیرزمین بیمارستان او تمرین میکرد تا قدرتهای کویینسی که از دست داده بود را بازیابی کند. کاپیتان-فرمانده یاماموتو به همه در مورد اهداف حقیقی آیزن خبر داد که قصد دارد همه را در منطقه روح غنی شدهی شهر کاراکورا بکشد تا اوکن را ایجاد کند، چیزی که آیزن به واسطهی آن قادر بود بر پادشاه روح غلبه کند. اروهیمه به دیدار ایچیگو و محل تمرین او رفت، و هاچیگن اوشودا قابلیت حمله تسوباکی را بازیابی کرد، و سپس روکیا، اوریهیمه را برای تمرین به انجمن روح برد.
مدتی بعد یک روح پلاس به نام شوتا تویوکاوا ظاهر شد که او توسط رانگیکو از دست یک هالو نجات پیدا کرد. پس از آن رانگیکو، توشیرو، و سایر شینیگامیها به تقابل با کلونینگ آرانکار پرداختند که ظاهرا داری قدرتی در ایجاد کلونهای بیاندازه بود و این قدرت را با خوردن روح خواهر شوتا یعنی یویی به دست آورده بود. سرانجام کلونینگ آرانکار شکست داده شد، و یویی و شوتا هر دو نجات یافتند و به انجمن روح فرستاده شدند.
آرک آرانکار: ورود پنهانی به هوئکو موندو (قسمت ۱۳۲-۱۵۱)
- چپترهای مانگا: ۲۲۹ - ۲۵۱
در این آرک از داستان انیمه بلیچ شینیگامیهای شهر کاراکورا کمی درگیر دنیای انسانی شدند: توشیرو سرگرم ورزش فوتبال شده بود، ایکاکو در مسابقه کندو شرکت کرد، و یومیچیکا مشغول پختن کیک بود. در مقطعی دیگر اقدام چند آرانکار برای سرنگونی حکومت سوسوکه آیزن بر هوئکو موندو با شکست مواجه شد.
یومیچیکا و رانگیکو اقدام به یادگیری بانکایهای خود کردند اما آنها با دخالت چهار آرانکار (یامی، لوپی آنتنور، گریمجاو و واندرویس مارگلا) روبرو شدند که دستور گرفته بودند تا تیم شینیگامی را منحرف کنند. روکیا در انجمن روح تصمیم گرفت که برای اولین بار بازگردد، در حالی که اوریهیمه نیاز به یک دروازه ویژه داشت. ایچیگو با تغییر ماسک هالوی جدیدی که به دست آورده بود با گریمجاو مبارزه کرد اما زمانی که ماسک او شکست، گریمجاو پیش افتاد. با این حال گریمجاو توسط روکیا و شینجی عقب رانده شد. زمانی که اوریهیمه وارد دروازه شد، گاردهای او توسط آلکیورا مورد حمله قرار گرفتند و آلکیورا از او خواست تا همراه او به هوئکو موندو برگردد. او به خاطر تهدید آلکیورا در کشتن دوستانش این درخواست را قبول کرد.
ناپدید شدن اوریهیمه خیلی زود مورد توجه قرار گرفت و کاپیتان-فرمانده یاماموتو، ایچیگو را از اقدام برای نجات دادن او منع کرد. ایچیگو با این حال از این دستورات سرپیچی کرد چرا که همیشه اولویت اولش محافظت از دوستانش بود. در مغازه اوراهارا، چاد و اوریو منتظر ایچیگو بودند و هر دو در زمان تمرینهایشان بسیار قدرتمندتر شده بودند. چاد یک حمله جدید تحت عنوان ال دیرکتو را در زمان مباره با رنجی یاد گرفته بود، و اوریو نه تنها قدرتها کویینسی خود را به دست آورده بود بلکه چند حمله جدید را از پدرش آموخته بود. کیسوکه اوراهارا یک گارگانتا را برای آنها باز کرد تا آنها وارد هوئکو موندو شوند و همین طور خطرهایی را به آنها گوشزد کرد. به این ترتیب ایچیگو، چاد و اوریو به سختی وارد هوئکو موندو شدند.
بلافاصله بعد از ورود به هوئکو موندو، این سه خودشان را در یک مارپیچ زیرزمینی که پر از تله بود و توسط آرانکارها نگهبانی میشد یافتند. آنها برای پیشروی از قدرتهای جدید خود استفاده کردند تا به سطح هوئکه موندو رسیدند. سپس آنها به سوی لاس نوچس، پایتخت هوئکو موندو و محل قلعه آیزن رفتند. این قلعه توسط اسپادای قدرتمند نگهبانی میشد. آنها در مسیر خود به دختربچهای به نام نل برخوردند که سه هالو به دنبالش بودند. ایچیگو و دوستانش به این هالوها حلمه کردند و دخترک را نجات دادند. با این حال دختربچه آنها را به خاطر حمله کردن به دوستانش که با او در حال بازی بودند سرزنش کرد. نل و دوستانش به گروهی از آنکارها تبدیل شدند و سعی کردند با ایچیگو و همراهانش دوست شوند و آنها را توسط یکی از هالوها که به موجودی کرم-مانند تبدیل شده بود تا لاس نوچس حمل کنند. مدتی کوتاهی بعد روکیا و رنجی به طور غیرمنتظره در محل حاضر شدند و در نبرد با یک آرانکار غولپیکر کمک کردند. این آرانکار از شن ساخته شده بود و نقطه ضعفش یخ بود که تخصص زانپاکوتوی روکیا بود.
پس از آن در یک جنگل زیرمینی که پر از مندوس گرانده بود، اعضای گروه از هم جدا شدند و یک شینیگامی مرموز به نام آشیدو کانو به آنها در فرار از این جنگل کمک کرد.
بعد از پیوستن دوباره گروه، آنها وارد لاس نوچس شدند. در آنجا گروه به یک انشعاب پنج-راهه رسید و اعضا مجبور شدند هر کدام یکی از این مسیرها را در پیش بگیرند. مدتی بعد ایچیگو و نل با دوردونی الساندرو دل سوکاچیو از گروه اسپادا روبرو شدند و ایچیگو نبردی را با او شروع کرد.
آرک آرانکار: نبرد آتشین (قسمت ۱۵۲-۱۶۷)
- چپترهای مانگا: ۲۵۲ - ۲۸۶
در ابتدا ایچیگو در برابر دوردونی قصد نداشت از بانکای خود استفاده کند اما بعد از آن که فشار دوردونی بر ایچیگو و همین طور نل بیشتر شد، ایچیگو مجبور به استفاده از بانکای و ماسک هالوی خود شد تا او را شکست دهد.
در همین زمان، اعضای دیگر گروه نبردهای خود را داشتند. اوریو با یک آرانکار به نام سیروچی سندرویچی مبارزه کرد و با شمشیر انرژی خود یعنی سیل اشنایدر او را شکست داد. روکیا نیز به آرونیرو آروروریه از اسپادا برخورد کرد که این فرد بعد از درآمدن ماسکش مشخص شد که شینیگامی درگذشته یعنی ستوان کاین شیبا است. روکیا ابتدا باور کرد که او کاین شیبای واقعی است اما کمی بعد پی برد که او یک تظاهرکننده است و از این رو آنها با هم جنگیدند. روکیا توسط فرم رها شدهی آرونیرو در هم کوبیده شد و از ناحیه شکم مجروح شد. روکیا پس از یادآوری خاطرهای از تمرین کردن با کاین دوباره عزمش را جمع کرد. او با استفاده از تکنیک رقص سوم زانپاکوتو ضربهای مرگبار به آرونیرو وارد کرد و در برابر او پیروز شد. با این حال او به خاطر جراحاتی که دیده بود قادر به ادامهی راه نبود و از حال رفت.
در جایی دیگر، چاد مشغول مبارزه با گانتنباینه موسکوئدا بود. چاد بعد از چندین ضربهی زیانبار پی برد که چطور به قدرت کامل خود دست پیدا کند و سپس بازوی خود را به یک سپر غولپیکر به نام برازو درچا دل جیگانته تبدیل کرد. وقتی گانتنباینه برای مقابله با او زانپاکوتوی خود را رها کرد، چاد آشکار کرد که دست راست او تنها به منظور دفاع کردن بوده است. دست چپ او که با عنوان برازو ایزکیئردا دل دیابلو شناخته میشد برای حمله کردن بود. چاد با بیدار کردن این قدرتهای خود به راحتی بر حریفش غلبه کرد. با این حال پیروزی او خیلی طول نکشید چرا که انویترا گیلگا از اسپاد به محل رسید و با یک ضربه چاد را ناتوان کرد.
رنجی و دوندوگاکا به زایلاپورو گرانز رسیدند. رنجی اقدام به استفاده از بانکای خود کرد اما به سرعت از بین رفت. زایلاپورو برای رنجی توضیح داد که اتاقی که آنها در آن هستند بانکای را بیاثر میکند. او افشا کرد که با استفاده از انگلهایی که در بدن برادر بزرگترش یعنی یلفورد گرانز جا گرفته بود اطلاعاتی را جمعآوری کرده است. رنجی با تنها شیکای خود قادر به برابری با زایلاپورو نبود تا این که اوریو برای کمک به رنجی وارد نبرد شد. با این حال اوریو متوجه شد که زایلاپورو انتظار حضور او را داشته است، و حملات او روی اسپادا و نیروهایش بیاثر هستند. اوریو با کمک رنجی با مانور دادن زایلاپورو را وارد یک تله کرد و او را در یک انفجار عظیم گرفتار کرد. اگرچه این تله بسیار ویرانگر بود اما قادر به کشتن او نبود. زایلاپورو سپس با خوردن یکی از زیردستانش خود را به طور کامل بهبود داد. با این حال او به جای این که کار آنها را تلافی کند تصمیم گرفت تا محل را برای عوض کردن لباسهای خراب شدهاش ترک کند و این موضوع به رنجی و اوریو فرصت داد تا نقشهای جدید بچینند.
در همین زمان اولکیورا در مقابل ایچیگو ظاهر شد و خبر مرگ روکیا را به او داد. با این حال ایچیگو این حرف را باور نکرد و اقدام به ترک محل کرد اما آلکیورا با گفتن این موضوع که او اوریهیمه را به هوئکو موندو کشانده است، ایچیگو را مجبور به مبارزه کرد. ایچیگو سعی داشت با بانکای و ماسک هالوی خود این مبارزه را سریع تمام کند. با این حال حتی قدرتمندرین حملات او نیز در برابر آلکیورا کارساز نبود. ایچیگو باور داشت که آلکیورا از اعضای بالا-رده اسپادا است، با این حال او تسلیم نشد. آلکیورا با دست خود به سینهی ایچیگو ضربهای حیاتی وارد کرد. بعد از آن گریمجاو با آوردن اوریهیمه به آنجا منتظر شد تا ایچیگو بهبود پیدا کند تا بلکه خودش نیز نبردی با او داشته باشد. با این حال قبل از آن که او بهبود پیدا کند، آلکیورا از راه رسید. گریمجاو با یک وسیله ویژه به نام کاجا نگاکیون قادر شد تا اولکیورا را در بُعدی دیگر به دام بیندازد که فرار از آن به چند ساعت زمان نیاز داشت. زمانی که اوچیگو بهبود پیدا کرد آنها نبرد خود را شروع کردند.
ایچیگو با استفاده از بانکای و ماسک هالو مبارزه کرد و گریمجاو که حالا در فرم رسورکین بود نبردی ویرانگر را در لاس نوچس آغاز کرد. ایچیگو به تدریج توسط گریمجاو مورد ضربه قرار گرفت ولی با این وجود قادر به حفظ ماسک هالوی خود بود. اوریهیمه در تماشای این مبارزه وحشتزده بود و این صحنه از نگاه او همانند صحنهی تبدیل شدن برادرش به یک هالو بود. با این حال او با کمک نل بر ترس خود چیره شد و به تشویق ایچیگو پرداخت. ایچیگو از آخرین توان باقی مانده خود استفاده کرد و سوگند خورد تا گریمجاو، آلکیورا، و آیزن را شکست دهد و امنیت را برای دوستانش به ارمغان آورد، و پس از آن ضربهای نهایی را به گریمجاو وارد کرد. در نهایت ایچیگو به سلامت به سمت اوریهیمه و نل بازگشت.
آرک کاپیتان جدید شوسوکه آماگای (قسمت ۱۶۸-۱۸۹) *
آرک آرانکار در برابر شینیگامی (قسمت ۱۹۰-۲۰۵)
- چپترهای مانگا: ۲۸۶ - ۳۱۵
بعد از آن که گریمجاو از ایچیگو شکست خورد، انویترا گیلگا به گریمجاوی ناتوان شده حمله کرد و به شدت او را مجروح کرد. ایچیگو شروع به مبارزه با انویترا کرد و اوریهیمه توسط تسرا لیدوکروز محدود شد. ایچیگو که از مبارزهی پیشین خسته و آسیبدیده بود مغلوب شد. ناگهان نل تو به فرم بزرگسال خود درآمد و به انویترا حمله کرد. او بعد از این که زانپاکوتوی خود را آزاد کرد و بر حریفش غلبه کرد، به حالت بچگی خود بازگشت. پس از آن تسرا رسورکیون خود را آزاد کرد و آمادهی کشتن ایچیگو شد اما او توسط کنپاچی زاراکی شکست خورد. زمانی که کنپاچی در حال مبارزه با انویترا بود، اوریهیمه اقدام به بهبودی ایچیگو کرد.
در همین حین، رتسو اونوهانا با رودبورن چلوته در حال مقابله بود، بایاکویا کوچیگی با زوماری روراکس از اسپادا در جنگ بود، و مایوری کوروتسوچی نیز با زایلاپولو گرانز در حال مبارزه بود. رودبورن کنار زده شد در حالی که بایاکویا و مایوری حریفان خود را شکست دادند. نبرد کناپاچی و انویترا نیز پس از رد و بدل کردن ضرباتی و آسیب زدن به یکدیگر در نهایت با پیروزی کناپاچی پایان یافت. با این حال کویوته استارک دوباره اوریهیمه را اسیر کرد و او را نزد آیزن بازگردادند. آیزن در این مقطع به دنیای انسانی رفت تا شهر کاراکورا را نابود کند.
آرک گذشته (۲۰۶-۲۱۲)
آرک آرنکار: نبرد سرنوشتساز کاراکورا (قسمت ۲۱۳-۲۲۹)
- چپترهای مانگا: ۳۱۶ - ۳۴۰
داستان انیمه بلیچ با مبارزهی گروه شینیگامیهای انجمن روح در برابر ارتش آرانکار آیزن ادامه کرد. شینیگامیها قصد داشتند از شهر کاراکورا دفاع کنند در حالی که ارتش آیزن نقشه داشت تا با استفاده از کاراکورا به انجمن روح هجوم آورد و آنجا را نابود کند.
آرک داستانهای ناشناخته زانپاکوتو (قسمت ۲۳۰-۲۶۵) *
آرک آرانکار: سقوط (قسمت ۲۶۶-۳۱۶)
- چپترهای مانگا: ۳۴۰ - ۴۲۳
نبرد میان شینیگامیهای انجمن روح و ارتش آرانکار آیزن همچنان ادامه داشت. زمانی که شینیگامیها در حال دفاع از کاراکورا بودند، ایچیگو و گروهش برای نجات اوریهیمه در هوئکو موندو با آرانکارها مبارزه میکردند.
آرک ارتش مهاجم گوتی ۱۳ (قسمت ۳۱۷-۳۴۲) *
آرک شینیگامی جانشین گمگشته (قسمت ۳۴۳-۳۶۶)
- چپترهای مانگا: ۴۲۴ - ۴۷۹
هفده ماه از شکست سوسوکه آیزن و ارتش او گذشته بود و جنگ پایان یافته بود. در این زمان ایچیگو که قدرتهایش را از دست داده بود، در تلاش بود تا دوباره آنها را بازیابی کند.
آرک جنگ خونین هزار-ساله (قسمت ۳۶۷-۳۷۹)
- چپترهای مانگا: ۴۸۰ - ۶۸۶
در این آرک، یک امپراتوری پنهان از کویینسیها به نام واندنریچ به رهبری یوهاباخ علیه گوتی ۱۳ جنگ میکند.