ایچیگو کوروساکی

ایچیگو کوروساکی (Ichigo Kurosaki) یک انسان و یک شینیگامی جانشین است. ایچگو فرزند ایشین و ماساکی کوروساکی، و برادر بزرگتر کارین و یوزو است. او همچنین با اوریهیمه اینوئه ازدواج کرده است و پسری به نام کازوی کوروساکی دارد.

شخصیت

ایچیگو زمانی که جوان‌تر بود، مادرش را مرکز دنیای خود می‌دانست. ایچیگو هر زمان که در رقابتی در دوجو شکست می‌خورد، گریه می‌کرد اما به محض اینکه ماساکی برای بردن او می‌آمد، او دوباره شروع به لبخند زدن می‌کرد. ایچیگو در سنین بسیار پایین از پدرش شنید که می‌گفت نامش به معنای «حفاظت از یک چیز» است، که این موضوع میل به محافظت از مادرش را در او ایجاد کرد. هنگامی که خواهرانش به دنیا آمدند، او برای محافظت از آن‌ها نیز شروع به حضور در یک دوجو کرد. از آن زمان به تعداد افرادی که او می‌خواست از آن‌ها محافظت کند افزایش یافت و باعث شد که ایچیگو جان خود را برای محافظت از افراد نزدیک به خود و حتی افراد غریبه به خطر بیندازد.

در نوجوانی او فردی سرسخت، تندمزاج، با اراده و تکانشی بود.با وجود ادعای او در عدم اهمیت دادن به اینکه دیگران در موردش چه فکری می‌کنند، اما او سعی می‌کرد تا تصویری «باحال» از خود نمایش دهد. او عموما در صورت خود یک حالت اخم تقریبا دائمی داشت. رفتار صریح و تند او ویژگی‌ای بود که خود ایچیگو به آن اذعان می‌کرد. او واقعا نسبت به دیگران دلسوز بود و وقتی دیگران ناراحت می‌شدند، تلاش می‌کرد تا به آن‌ها آرامش دهد.

ایچیگو دانش‌آموز توانمندی بود که در سال تحصیلی خود در رتبه ۲۳ قرار داشت و به طور منظم درس می‌خواند و از تکالیف مدرسه غافل نمی‌شد. او به سختی تلاش می‌کرد تا بر تصورات غلطی که در مورد رنگ مویش وجود داشت غلبه کند. او از مواردی مثل فال، طالع‌بینی، فنگ‌شویی و هر کسی که تجارتش شامل گرفتن پول از مردم برای چنین چیزهایی بود، متنفر بود. او در به خاطر سپردن چهره و نام افراد نیز مشکل دارد، با این حال می‌تواند نام افراد قابل‌توجه را به خاطر بسپارد، حتی زمانی که آن‌ها مستقیما نام خود را نگفته‌اند. ایچیگو اغلب هنگام صحبت با افراد مسن‌تر از خود بی‌احترامی می‌کند و چند بار کاپیتان‌های شینیگامی را بدون احترام مورد خطاب قرار داده است.

وقتی نوبت به مبارزه می‌رسد، ایچیگو حس شرافت پیچیده‌ای دارد. او مرتبا به دنبال انتقام گرفتن از اقدامات بی‌رحمانه حریف خود است. او غالبا هنگام جنگیدن، مخالفان خود را تحقیر می‌کند و گاهی بدون هشدار به آن‌ها حمله می‌کند. ایچیگو تمایل زیادی به پیروزی در مبارزات دارد، اما به روشی مبارزه می‌کند که خودش آن را مشروع می‌داند. به این منظور، او اغلب از کمک هالوی درونی خود امتناع می‌کند، حتی زمانی که می‌داند که با آن قادر به پیروز شدن است. عزم ایچیگو در نبرد می‌تواند گاهی متزلزل شود، و این می‌تواند مانع از قدرت جنگیدن او شود و زمانی که در یک نبرد بزرگ شکست می‌خورد یا دوستی را ناامید می‌کند، دچار افسردگی و نفرت می‌شود.

تاریخچه

ایچیگو در تاریخ ۱۵ جولای، پانزده سال قبل از این که یک شینیگامی شود به عنوان اولین پسر ایشین کوروساکی و ماساکی کوروساکی متولد شد. خواهران او یعنی کارین و یوزو چند سال بعد از او متولد شدند. زمانی که ایچیگو چهار ساله بود، او به یک دوجو کاراته پیوست و در آنجا با تاتسوکی آریساوا آشنا و دوست شد. اگرچه ایچیکو در هر مسابقه‌ای که با تاتسوکی داشت ضربه می‌خورد اما تاتسوکی همیشه به او کمک می‌کرد.

ایچیگو از وقتی که یادش می‌آید قادر به دیدن پلاس‌ها بوده است. او به طور واضح قادر به دیدن آن‌ها بود اما در کودکی نمی‌توانست چیزی از مردگان برای سایرین بگوید. این موضوع باعث شد تا سایر افراد فکر کنند که او گاهی با خودش صحبت می‌کند. مردم می‌گفتند که ایچیگو می‌تواند روح‌ها را ببیند، با این حال وقتی تاتسوکی از او در این باره پرسید ایچیگو این موضوع را رد کرد.

در تاریخ ۱۷ جوئن، زمانی که ایچیگو نه سال داشت، او و مادرش در کنار یکی از رودخانه‌های شهر کاراکورا در حال رفتن به خانه بودند که باران سنگینی شروع شد. ایچیگو دختری را نزدیک رودخانه دید و فکر کرد که قصد دارد در رودخانه بپرد. ایچیگو که قادر به تشخیص افراد زنده و ارواح نبود برای متوقف کردن دختر جلو رفت، اما از این موضوع بی‌خبر بود که آن دختر طعمه‌ی یک هالو به نام گرند فیشر است. ماساکی سعی کرد جلوی ایچیگو را بگیرد اما او به حرفش گوش نداد. ایچیگو بعد از پریدن و گرفتن آن دختر، برای مدتی هوشیاری خود را از دست داد. وقتی او به هوش آمد، میساکی بالاتر از او دراز-کشیده روی زمین بود و غرق در خون بود. ایچیگو بعد از مرگ ماساکی به طور مرتب از رفتن به مدرسه امتناع کرد و به رودخانه‌ای که میساکی در آنجا مرده بود می‌رفت. در نقطه‌ای تاتسوکی او را در آنجا یافت و ایچیگو در آنجا از صبح تا شب انتظار مادرش را می‌کشید.

یک روز وقتی ایچیگو دوازده ساله بود، قبل از باز شدن کلینیک کوروساکی، او صدای زنگ را شنید و پس از باز کردن در، دختری را دید که برادرش را به دوش کشیده بود. برادر دختر طی یک حادثه تصادف مجروح و خون‌آلود شده بود. کلینیک تجهیزات لازم برای حفظ جان او را نداشت و از این رو آن پسر قبل از این که آمبولانس برسد درگذشت. مدتی بعد ایچیگو پی برد که نام آن دختر اوریهیمه اینوئه است.

بعدها ایچیگو وارد دبیرستان ماشیبا جونیور شد. در این مقطع ایچیگو سرانجام موفق به شکست دادن تاتسوکی در یک رقابت کاراته شد. ایچیگو به طور دائم به خاطر رنگ غیر متداول موهایش با زورگوها درگیری داشت. در یکی از این درگیری یاسوتورا سادو به کمک او آمد. مدت کوتاهی پس از آن ایچیگو نیز لطف سادو را جبران کرد و او را از دست دو عضو یک باند خشن نجات داد.

کمی قبل از آنکه ایچیگو به یک شینیگامی تبدیل شود، او و سادو در دبیرستان کاراکورا حضور یافتند. ایچیگو و سادو در هنگام مبارزه با باندی که توسط فردی به نام ریچی اوشیما رهبری می‌شد، با کیگو آسانو و میزویرو کوجیما آشنا شدند. در حالی که ابتدا کیگو از ایچیگو و سادو واهمه داشت اما بعدا او و میزویرو با آن‌ها دوست شدند. بعدها ایچیگو با اوریو ایشیدا آشنا شد و از او در مورد آمدنش به کاراکورا به جای رفتن به مدرسه تیزهوشان سوال کرد، چرا که او فکر می‌کرد اوریو قصد دارد راه پدرش را ادامه دهد و تبدیل به یک دکتر شود. با این حال اوریو در جواب به او گفت که تمایلی برای دکتر شدن ندارد.

قدرت‌ها و توانایی‌ها

توانایی‌های طبیعی

• مبارزه تن به تن خبره
• توان تقویت‌یافته
• سرعت و واکنش تقویت‌یافته
• پاداری تقویت‌یافته
• نرخ رشد پیشرفته: به گفته آیزن و اوراهارا، شگفت‌انگیزترین توانایی ایچیگو سرعت رشد اوست. او تسلط بر تکنیک‌های پیشرفته را در اندک روزهایی درک کرد که حتی برای با استعدادترین شینیگامی‌ها چندین سال طول می‌کشد. مدت کوتاهی پس از به دست آوردن قدرت‌های شینیگامی که بدون آموزش قبلی بود، او شروع به یادگیری تکنیک‌های پیشرفته سنجش انرژی معنوی با غریزه محض خود کرد. او دستیابی به بانکای را در دو روز و نیم انجام داد در حالی که اکثر شینیگامی حداقل ۱۰ سال باید تمرین کنند.
• نبوغ بالا
• قدرت معنوی بی‌اندازه: ایچیگو در موارد متعددی نشان داده است که دارای سطوح فوق‌العاده عظیمی از انرژی معنوی، فراتر از سایر شینیگامی‌ها است. قدرت معنوی به حدی بالا بود که رنجی آبارای را شگفت زده کرد. سطح ریاتسوی ایچیگو در سطح یک کاپیتان است. حتی زمانی که او در جنگ فرسوده می‌شود، قادر است به طور موثر به مبارزه ادامه دهد و همچنان از گتسوگا تنشو و بانکای خود استفاده کند.
  • کنترل ریتسو مبتدی: از زمانی که ایچیگو قدرت شینیگامی خود را به دست آورد، کنترل انرژی معنوی برایش بسیار دشوار بود، زیرا او هرگز آموزش رسمی برای کنترل آن ندیده بود. به همین دلیل، او که انرژی معنوی بسیار بیشتری نسبت به بدنش داشت و دائما به بیرون نشت می‌کرد، و از این رو او را از پنهان کردن آن ناتوان بود و عملا پنهان‌کاری را برایش غیرممکن می‌کرد.
• آگاهی معنوی: ایچیگو از کودکی دارای توانایی ذاتی برای دیدن واضح موجودات معنوی و احساس حضور آن‌ها بود. پس از تبدیل شدن به یک شینیگامی، حواس او به مرور زمان بهبود یافت و تکنیک‌های حسی پیشرفته مختلفی را فار گرفت، مانند استفاده از روبان روح برای یافتن یویچی شیباتا (در فرم یک پرنده).
• استاد شمشیرزنی

توانایی‌های شینیگامی

• شونپوی خبره: اگرچه ایچیگو در تکنیک‌های مختلف خود مهارت خاصی ندارد، اما به اندازه کافی در تکنیک خود مهارت دارد که با یک شینیگامی سطح بالا هم‌تراز شود و حتی با سرعت خود حریف را شگفت‌زده کند. بیاکویا کوچیکی، یکی از ماهرترین کاربران شونبو در جامعه روح، تسلط روزافزون ایچیگو در این تکنیک را تحسین کرده است. او در اولین نمایش خود از این مهارت، سه ستوان را زمین‌گیر کرد. پس از بازگشت از کاخ پادشاه روح، ایچیگو مهارت خود را در شونپو بهبود بخشید و چندین مایل را در یک جهش حرکت کرد و در همین حین شناسایی شدن توسط چندین استرنریتر را دور زد.
• توان تقویت‌یافته
• تحمل عظیم
• پایداری تقویت‌یافته

زانپاکوتو

زانگتسو

شیکای: پس از شکسته شدن شمشیر بانکای او، ایچیگو متوجه شد که یک زانپاکوتوی واقعی ندارد و در عوض شمشیری را به کار گرفت که از ترکیب موروثی قدرت‌های شینیگامی/هالو ساخته شده بود. بعدها، این زانگتسو شخصا توسط اوئتسو نیمایا و با استفاده از یک آسائوچی واقعی بازسازی شد. ایچیگو در دنیای درونی‌اش، با میراث و قدرت‌هایش کنار آید و به زاکپاکتوی واقعی‌اش که در تمام این مدت سرکوب شده بود، دسترسی پیدا کرد. زانپاکوتوی واقعی او به شکل دو تیغه مجزا و کاملا سیاه بود. یکی از این دو تیغه هم اندازه با شمشیر قبلی او بود، و دیگری به شکل یک چاقو بود.

توانایی ویژه شیکای: شیکای زانگتسو بیشتر برای نبردهای نزدیک استفاده می‌شود، اما دارای دو توانایی خاص شناخته شده است.

• گتسوگا تنشو: در لحظه اسلش کردن، زانگتسو با جذب انرژی معنوی ایچیگو، این انرژی را بسیار متراکم در نوک تیغ آزاد می‌کند. این اسلش به شکل هلال ماه و یا به شکل موج آشکار می‌شود. ایچیگو چندین بار از این توانایی استفاده کرده است بدون اینکه نام آن را بداند، اما بعدا در طی آموزش بانکای خود بر این تکنیک مسلط شد. همانطور که توسط زانگتسو بیان شده است، دانستن نام یک حمله قدرت آن را افزایش می‌دهد.
  • گاتسوگو جوجیشو: ایچیگو با شلیک یک گتسوگا تنشو با هر تیغه‌ی شیکای خود، می‌تواند آن‌ها را به یک انفجار بزرگ انرژی همراه کند.

بانکای: تنسا زانگتسو - ایچیگو برای فعال کردن بانکای خود، دو تیغه شیکای خود را در کنار هم قرار می‌دهد و موجی از انرژی او و شمشیرها را فرا می‌گیرد. تنسا زانگتسو به شکل یک چاقو آشکار می‌شود. تیغه سیاه و سفید کوچکتر قسمت داخلی شمشیر را تشکیل می‌دهد و دارای دسته‌ای شبیه به یک کاتانای معمولی با پوشش سیاه رنگ است که بسیار شبیه به تنسا زانگتسو اصلی است. بخشی از قسمت زیرین تیغه به عنوان محافظ بیرون آمده است که به یک زنجیر متصل است. پس از اینکه یوهاباخ سعی کرد تا برای بار دوم تنسا زانگتسو را در طول نبرد نهایی با ایچیگو از بین ببرد، تنها قسمت سفید بیرونی این تیغه شکست و در زیر آن تیغه‌ای مطابق با شکل اصلی شیکای ایچیگو نمایان شد.

توانایی ویژه بانکای: در حالی که قدرت تنسا زانگتسو حقیقی در حال حاضر ناشناخته است، اما یوهاباخ دارای آن را به اندازه کافی خطرناک می‌دانست که پس از فعال شدن بانکای ایچیگو در طول نبرد میان‌شان، به طور فوری آن را متوقف کرد.

• گتسوگا تنشو پیشرفته: ایچیگو می‌تواند یک گتسوگا تنشوی بسیار قدرتمند و طلایی رنگ شلیک کند. هنگامی که این تکنیک در برابر یک یواخ استفاده شد، ایچیگو این حریف خود را با نیروی انفجار دو نیمه کرد و اگر توانایی قادر مطلق یواخ وجود نداشت، او کشته می‌شد.

هالوسازی

فرم هالوی ترکیب‌شده: پس از اینکه ایچیگو حقیقت را در مورد منبع قدرت شینیگامی خود فهمید و زانپاکوتوی خود را بازسازی کرد، هالو و کویینسی او با یکدیگر تعادل پیدا کردند. با این حال، در صورتی که هالوی ایچیگو با مقادیر زیادی ریاتسوی کویینسی بیدار شود، این تعادل مختل می‌شود و ممکن است ایچیگو با هالوی خود ترکیب شود و این منجر به یک دگرگونی قدرتمند می‌شود. در این فرم سمت چپ صورت و گردن ایچیگو شبیه به هالوی او می‌شود. در چشم چپ او نیز صلبیه‌ی سیاه و عنبیه‌ی زرد رنگ دیده می‌شود، در حالی که نشان‌های تیره روی صورت و گردنش ظاهر می‌شود. در سمت چپ سر او نیز یک شاخ بلند ظاهر می‌شود. در این فرم تیغه‌ی بزرگتر زانگستو به رنگ سفید درمی‌آید.

• افزایش قدرت

گرن ری سرو-گتسوگا تنشو ترکیب‌شده: ایچیگو با استفاده از شمشیر بلندتر زانگتسو به جایگزینی برای شاخ دوم، و همین طور با استفاده از خون به عنوان یک کاتالیزور، ایچیگو می‌تواند یک گرن ری سرو را شلیک کند. علاوه بر این او می‌تواند آن را با یک گتسوگا تنشو ترکیب کند تا یک حمله کوبنده عظیم را ایجاد کند که به اندازه کافی قدرتمند است که یوهاباخ را را زخمی کند.

توانایی‌های کویینسی

بلوت: یک توانایی کویینسی که ظرفیت دفاعی و تهاجمی غیرانسانی دارد.

• بلوت ون: یکی از دو توانایی بلوت و تدافعی است. پس از انتقال تعدادی از ریاتسوهای کویلگه به ایچیگو، خاطرات درون ریاتسوی او بیدار شد که ناشی از کویینسی بودن مادرش بود. او از این توانایی برای در امان ماندن از حمله شمشیر یوهاباخ استفاده کرده و تنها بریدگی کوچکی به جا ماند. همچنین از این قدرت در برابر زخم‌های مهمی که قبلا ایجاد شده می‌تواند استفاده کرد.